دانلود ترجمه مقاله دیدگاه هایی در مورد سیاست نوآوری منطقه ای- از جغرافیای اقتصادی جدید تا رویکرد IMP

1. مقدمه 2. بررسی سوابق 3. خلاصه ای از بررسی مقالات 4. نتیجه گیری

اتحادیه اروپا دارای هدف تبدیل شدن به اقتصاد رقابتی تر و مبتنی بر دانش بوده، که مستلزم دستاوردهایی در صنعت تجمع میباشد. با این حال، این دستاوردها تاثیر محدودی داشته است. این مقاله مفهومی اصطلاح جغرافیای اقتصاد که در سیاست استفاده میشود را شرح داده، و به طور خاص تری، راهی که مفاهیم کلیدی «صنعت تجمع»، «سرمایه اجتماعی»، «دانش»، و «نوآوری» در آن استفاده میشوند را مفهوم سازی میکند. با افزودن دیدگاه شبکه صنعتی یا بازار صنعتی و رویکرد خرید (IMP)، این مقاله به درک منحصربه فردتری از چگونگی تسهیل کردن نوآوری در سیاست منطقه ای کمک میکند. زمانی که رویکرد IMP یک دیدگاه سطح سازمانی را ارائه میدهد، چنین دیدگاهی به ایجاد سیاست های اروپایی کمک میکند تا از لحاظ عملی قابل اجراتر باشد. ما پیشنهاد کردیم که سیاست منطقه ای باید توجه بیشتری به تعامل اجتماعی-مادی میان فعالان درگیر در گروه های آغازی داشته باشد. این باعث تغییر تمرکز از ایجاد تاثیرات ناگهانی دانش به سمت مشاهده دانش به عنوان یک سازنده تحلیلی میشود که از تعامل منابع خاصی که در آن جاسازی شده جدایی ناپذیر میباشد. همچنین، تعریف نوآوری در سیاست میتواند از تصحیح دوباره آن به عنوان پردازش استفاده شده در ارتباطات تولیدکننده و کاربر مفید باشد.

The European Union has the aim of becoming the world's most competitive and knowledge-based economy, which entails investments in industry agglomeration. However, these investments have had limited impact. This conceptual paper problematizes the new economic geography terminology used in policy and, more specifically, the way that the key concepts of “industry agglomeration,” “social capital,” “knowledge,” and “innovation” are conceptualized. By adding the perspective of the industrial network or industrial marketing and purchasing (IMP) approach, this paper contributes to a more nuanced understanding of how to facilitate innovation within regional policy. Since the IMP approach offers an organizational-level perspective, including such a perspective will help make the EU's policies more practically applicable. We propose that regional policy should pay more attention to the socio-material resource interaction between the actors involved in the cluster initiatives. This would shift the focus away from creating spillover effects of knowledge towards viewing knowledge as a performative construct that is inseparable from the specific resource interaction in which it is embedded. Also, the definition of innovation within policy could benefit from being reconceptualized as the processual use within producer–user relationships.