دانلود ترجمه مقاله مطالعه ای بر مدیریت رسیدگی به کارکنان و برندینگ داخلی

1. مقدمه 2. نظریه و فرضیات 3. روش تحقیق 4. یافته ها 5. بحث و بررسی و نتیجه گیری

محدودیت ها و تحقیقات آتی: اولا، استفاده از طرح پژوهشی تقاطعی نمی تواند به لحاظ رسمی علیت و ارتباط آن با خود گزارش دهی در راستای ریسک روش های رایج را مورد تست و بررسی قرار دهد (هیر و همکاران، 2010). در آینده، محققین می تواند طرح های پژوهشی طولی و داده های هدف را برای تایید علیت و یک مجموعه داده دو بعدی (یا چند سطحی) را برای حذف تعصبات روش های رایج و مشترک مورد استفاده قرار دهند. دوما، ما کنترلی روی فاکتورهای فرهنگی خاص که می توانند فرآیندهای برندینگ داخلی را به شکل بالقوه تحت تاثیر قرار دهند، نداشتیم (مایلز و مانگولد، 2005). به دلیل اینکه جهت گیری برند را می توان به عنوان فاکتوری فرهنگی در نظر گرفت (اورده، 1999؛ اورده و همکاران، 2013)، ما تاثیر آن روی فرآیندهای برندینگ داخلی را بررسی کرده ایم. علاوه بر این، فرهنگ سازمانی، در میان صنایع متنوع می باشند (به عنوان مثال، چتمن و جن، 1994). با کنترل مجریان این بخش، ما تاثیر فاکتورهای فرهنگی روی برندینگ داخلی را مد نظر قرار داده ایم. با این وجود، تحقیقات بیشتر می توانند فاکتورهای فرهنگی خاص دیگر (یعنی فرهنگ نوآوری) را برای افزایش قابلیت اطمینان یافته ها کنترل کنند. سوما، ما مطالعه مان را در یک کشور (بریتانیا) و یک صنعت (سازمان های غیر انتفاعی) انجام داده ایم. تحقیقات آتی باید این مطالعه را در کشورها و صنایع متعدد برای بهبود تعمیم پذیری آن، تکرار کنند. نهایتا، یک سری مسیرهای تحقیقاتی نیز در همین زمینه مشخص می گردد. به عنوان مثال، ما دریافتیم که ارتباطات بین عملکردی نمی توانند رابطه بین IBM و EBBB را تحت تاثیر قرار دهند. مطالعات آتی می توانند دلیل پشت این یافته ها را مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. علاوه بر این، ما جهت گیری برند را در قالب پیشینه ای از IBM مورد بررسی قرار داده ایم. تحقیقات آتی می توانند پیشینه های بالقوه دیگر در زمینه IBM مانند مشروعیت برند (لیو و همکاران، 2014) و رهبری برند خاص (مورهارت و همکاران، 2009) را برای بررسی ارزش افزوده در مقالات برندینگ داخلی مورد مطالعه قرار دهند.

Limitations and future research: First, the use of a cross-sectional research design cannot formally test the causality, and reliance on self-reports runs the risk of common method bias (Hair et al., 2010). In future, researchers might employ longitudinal research designs and objective data to confirm causality, and a dyadic (or multi-level) dataset to eliminate common method bias. Second, we did not control for specific cultural factors that may potentially influence internal branding processes (Miles & Mangold, 2005). Because brand orientation can be considered a cultural factor (Urde, 1999; Urde et al., 2013), we study its impact on internal branding processes. Furthermore, organizational culture varies more across industries than within them (e.g. Chatman & Jehn, 1994). By controlling the sector dummies, we account for cultural factors' influence on internal branding. Nevertheless, further research might control other specific cultural factors (i.e. innovation culture) to enhance the findings' reliability. Third, we conducted our study in a single country (the UK) and a single industry (nonprofit organizations). Future research should replicate this study across multiple countries and industries to improve its generalizability. Finally, there exist several further research avenues. For example, we find that interfunctional communication does not influence the relationship between IBM and in-role EBBB. Future studies may investigate the reasons behind this finding. Furthermore, we examine brand orientation as the antecedent of IBM. Future researchers may explore other potential antecedents of IBM such as brand legitimacy (Liu et al.,2014) and brand-specific leadership (Morhart et al., 2009), to add value to the internal branding literature.