دانلود ترجمه مقاله بررسی تاثیر اعتیاد به شغل روی فرسودگی شغلی

1. مقدمه 2. مواد و روش ها 3. نتایج 4. بحث و بررسی

پژوهش های قبلاً انجام شده، غالباً روابط معنادار بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی را گزارش می دهند و تعدادی از مطالعات در ادامه اشاره کرده اند که اعتیاد به کار در کشورهای مختلف، متغیر است. تعجب برانگیز اینکه، هیچ مطالعه ای انجام نشده که مستقیماً بررسی کند آیا کشور میانجی ارتباط اعتیاد به کار با فرسودگی ذهنی است یا خیر. برای پرداختن به این پرسش پژوهشی، نمونه های کار مستقل از دو کشور دارای تنوع فرهنگی، یعنی جمهوری خلق چین و ایالات متحده را گردآوری کردیم. در مجموع 2243 شرکت کننده (1243 پاسخگر آمریکایی و 1000 پاسخگر چینی) استخدام شدند. مقایسه گروهی اولیه بیان کرد که تفاوت های آماری بین شرکت کنندگان صنایع مختلف در مورد متغیرهای کلیدی، شامل اعتیاد به کار، تقاضاهای شغلی، خودمختاری و فرسودگی یا تخلیه هیجانی، وجود داشت. بنابراین، شرکت کنندگان را به سه نمونه فرعی تقسیم کردیم [یعنی (1) صنعت منابع طبیعی، معدن و ساختمان سازی (2) صنایع تولیدی و (3) صنایع خدماتی] و تحلیل های جداگانه ای برروی آنها انجام شد. در تحلیل های رگرسیون تعدیل شده، اعتیاد به کار به میزان معناداری دو بعد فرسودگی شغلی، یعنی تخلیه هیجانی و غیرشخصی سازی را پیش بینی کرد، حتی هنگامی که تقاضای شغلی و خودمختاری شغلی کنترل شدند. در آخر، اگرچه دو اثر متعادل کننده معنادار دیده شد، اما کمبود تایید تجربی قابل توجه برای اثر متعادل کننده فرضیه کشور بر ارتباط اعتیاد به کار و فرسودگی، مشاهده گردید. مقدمه: کار، یک جزء اصلی در زندگی بزرگسالان است: کار نیازهای اساسی انسان ها، شامل بقاء، ارتباط با دیگران و خودمختاری را برآورده می کند (بلوشتین، 2008). بدون کار، مانند زمانی که افراد از دست دادن شغل را تجربه می کنند، افراد اغلب با مسائل سلامت ذهنی دست و پنجه نرم می کنند (برای مثال، وینوکور و همکاران، 2000؛ لوکاس و همکاران، 2004). تعدادی از افراد ساعات اضافی خود را تا آن حد به کار اختصاص می دهند که فراتر از آن چیزی است که انتظار می رود. این افراد را اغلب «معتاد به کار» می نامیم. مطالعات در مورد اعتیاد به کار و تاثیر بالقوه آن، در حال افزایش هستند (برای مثال، نگ و همکاران، 2007؛ باکر و همکاران، 2013؛ ماتسودایرا و همکاران، 2013؛ آندریاسن و همکاران، 2016؛ کلارک و همکاران، 2016). اما، مطالعات اندکی در مورد این انجام شده است که آیا اعتیاد به کار به میزان متفاوت در کشورهای مختلف با بهزیستی روانی ارتباط دارد یا خیر (برای مثال، هارپاز و همکاران، 2002). با استفاده از پایستگی مدل منابع (هابفول، 1989)، این مطالعه ارتباط بین اعتیاد به کار و فرسودگی شغلی را بررسی می کند. علاوه بر آن، بررسی می کنیم که آیا کشور مبداء تعدیل کننده اثر اعتیاد به کار بر فرسودگی شغلی است یا خیر. ما نمونه های شغلی را از چین و ایالات متحده گردآوری کردیم تا نقش اعتیاد به کار در پیش بینی فرسودگی شغلی در این دو گروه کار متفاوت از نظر فرهنگی، مقایسه کنیم.

Past research frequently reports significant relation between workaholism and job burnout, and some studies further indicate workaholism varies across countries. Surprisingly, there is no study that directly examines whether country moderates the workaholism-burnout association. To address this research question, we have collected independent work samples from two culturally diverse countries, namely the People’s Republic of China and the United States. A total of 2243 participants (1243 American respondents and 1000 Chinese respondents) were recruited. Preliminary group comparison suggested that there were statistical differences among participants from different industries on the key variables, including workaholism, job demands, autonomy and emotional exhaustion. Therefore, we have divided our participants into three subsamples [i.e., (1) natural resources, mining and construction industry, (2) manufacturing industry, and (3) service industry] and separate analyses were conducted. In the moderated regression analyses, workaholism significantly predicted two dimensions of job burnout, namely emotional exhaustion and depersonalization, even when job demand and job autonomy were controlled. Finally, although two significant moderating effects were found, there was a lack of consistent empirical support to the hypothesized moderating effect of country on workaholism-burnout association. Implications and limitations were discussed. Introduction: Work is a central component in adults’ life: It satisfies the fundamental needs of humans, including survival, relatedness to others, and self-determination (Blustein, 2008). Without work, such as when individuals experience job loss, people would often struggle with mental health problems (e.g., Vinokur et al., 2000; Lucas et al., 2004). Some individuals devote excessive hours in their work to an extent that is beyond what is expected. These individuals are often regarded as “workaholics.” Studies on workaholism and its potential impact is accumulating (e.g., Ng et al., 2007; Bakker et al., 2013; Matsudaira et al., 2013; Andreassen et al., 2016; Clark et al., 2016). However, there is a paucity of studies exploring whether workaholism relates to psychological well-being differently across countries (e.g., Harpaz et al., 2002). Guided by the conservation of resource model (Hobfoll, 1989), this study examines the association between workaholism and job burnout. Besides, we will explore whether country of origin moderates the effect of workaholism on burnout. We have collected work samples from China and the United States to compare the role of workaholism in predicting job burnout in these two culturally different work groups.