دانلود ترجمه مقاله بررسی ارتباط بین اعتبار حسابرس، مدیریت سود و سرمایه در بانکداری

1. مقدمه 2. پیشینه 3. فرضیات تحقیق 4. معیارهای درآمد و مدیریت کفایت سرمایه 5. تشریح داده ها 6. نتایج تجربی 7. نتیجه گیری

نتیجه گیری: با توجه به اهمیت انکارناپذیر بانکداری در سیستم اقتصاد بین الملل، تحقیقات محدودی در رابطه با تاثیر حسابرسان بر کیفیت درآمد بانک ها صورت گرفته است و حتی تحقیقات محدودتری درباره میزان مطابقت این بانک ها با شرایط کمیته بازل از نظر الزامات کفایت سرمایه صورت گرفته است. موسسات بانکی تفاوت قابل توجهی با صنایع دیگر دارند و با توجه به بحث و اختلاف نظر فعلی درباره کیفیت و عدم اعسار (توانایی پرداخت بدهی) نظام بانکی جهانی (که با فروپاشی لیمن برادر در سپتامبر 2008 شروع شد)، این تحقیق مسائل مهم را برای ناظران، سرمایه گذاران، و سهامداران نشان داد. در بخش اول رابطه بین حسابرسان و مدیریت درآمدها را با استفاده از نمونه ای از بانک های کشورهای کامن لاو و کد لاو بررسی کردیم. فرضیه ما این بود که شهرت بالای حسابرس موجب محدودیت مدیریت درآمدها در بانک ها می شود. بویژه، تاثیرات دو جنبه از شهرت حسابرس را بررسی کردیم: نوع حسابرس (حسابرس جزء 4 شرکت حسابرسی برتر و حسابرس غیر از 4 شرکت حسابرسی برتر) و تخصصی بودن صنعت حسابرسی در مدیریت درآمدها در بخش بانکداری. در آزمون های جداگانه ای بر اساس محک درآمدها و برای طبقه بندی بانک ها براساس سیستم مالی، دریافتیم که هر دو نوع حسابرسی و کارشناس حسابرسی مدیریت درآمدها را محدود می سازد. بویژه وقتی مدیریت درآمدها را از طریق زیان بررسی کردیم – در آزمون اجتناب فقط کارشناسان صنعت حسابرسی تاثیر معنی داری بر کاهش این نوع دستکاری در بانک های کشورهای کامن لاو داشتند. وقتی مدیریت درآمدها را از طریق آزمون درآمدهای فقط سال قبل بررسی کردیم، فقط نوع حسابرس تاثیر معنی داری بر محدودسازی این نوع دستکاری در بانک های کشورهای کد لاو داشت. در بخش دوم میزان درآمدها و مدیریت سرمایه را از طریق ذخیره زیان وام برای 89 بانک از نمونه خود بررسی کردیم. با مقایسه شدت این دو فرم دستکاری برای دوره قبل از بازل II و بعد از بازل II، دریافتیم که بانک های بریتانیا و آمریکا نرخ کفایت سرمایه خود را در دوره بعد از بازل II نسبت به دوره قبل از بازل II کمتر دستکاری کرده اند. در نتایج مشابهی به میزان مدیریت درآمدها در این بانک ها رسیدیم. در واقع مدیریت درآمدها در بانک های بریتانیا و آمریکا موجب محدودیت بیشتر برای دوره بعد از بحران شد. در مورد مدیریت درآمدها، نتایج مشابهی برای بانک های بریتانیا و آمریکا و برای بانک های کشورهای کد لاو بدست آمد. با این حال، در بانک های فرانسه و آلمان، با اینکه به نظر می رسید مدیریت سرمایه در دوره بعد از بازل II محدود شده است، در دوره بعد از بحران تشدید شد. در بخش سوم تحلیل، تاثیر شهرت حسابدار بر میزان درآمدها و مدیریت کفایت سرمایه را در بانک های نمونه خود برای دوره قبل و بعد از بازل II و برای دوره های قبل و بعد از بحران 2008 بررسی کردیم. این بررسی برای بانک های کشورهای کالمن لاو نشان داد که وقتی توسط حسابداران 4 شرکت حسابداری برتر مورد حسابرسی قرار می گیرند، بانک ها سیاست های مدیریت درآمدی ملایم تری بکار می گیرند. با این حال، وقتی این بانک ها توسط کارشناسان حسابرسی در بخش بانکداری مورد حسابرسی قرار می گیرند، تکنیک های مدیریت سرمایه تهاجمی تری بکار می گیرند بویژه در دوره بعد از بحران. برای بانک های کشورهای کد لاو، نشان دادیم که وقتی توسط دلوئیت، PWC, KPMG یا Emst & Young مورد حسابرسی قرار می گیرند، سیاست های مدیریت درآمد ملایم تری اتخاذ می کنند. با این حال، وقتی بانک های فرانسه و آلمان توسط حسابرسان کارشناس در صنعت بانکداری حسابرسی شدند، استراتژی های مدیریت سرمایه تهاجمی تری در طی دوره بحران مالی اتخاذ کردند.

Conclusions: Given the undeniable importance of banking to the international economic system, there is limited number of investigations carried out in relation to the impact of auditors on the earnings quality of banks and even more limited research on the extent of compliance of these banks with the provisions of the Basel Committee regarding to capital adequacy requirements. Banking institutions vary significantly from other industries and given the current disputing of the quality and solvency of the global banking system (beginning from the collapse of Lehman Brother in September of 2008), this research highlighted important issues for supervisors, investors and shareholders. In the first part we examined the relation between auditors and earnings management using a sample of banks from common – law and code – law countries. We hypothesized that high auditor reputation constrain earnings management in banks. Specifically, we examined the effects of two aspects of auditor reputation: auditor type (Big 4 auditor vs. non – Big 4 auditor) and auditor industry specialization on earnings management in the banking sector. In separate tests related to earnings benchmark and for different classification of banks per financial system, we find that both auditor type and auditor expertise constrain earnings management. In particular, when we examine earnings management through loss – avoidance test only auditor industry expertise has a significant impact on reducing this type of manipulation in the banks from the common – law countries. When we examine earnings management through just – meeting – or beating – prior year’s earnings test, only auditor type has a significant impact on constraining this type of manipulation in the banks from the code – law countries. In the second part we examined the extent of earnings and capital management through loan loss provisions for the 89 banks of our sample. Comparing the intensity of those two forms of manipulation for the pre – Basle II period and for the post – Basle II period we found that UK and US banks manipulate their capital adequacy ratio (for the total capital) to a lesser extent in the post – Basle II in relation with the pre – Basle II period. In similar results we end up for the extent of earnings management in these banks. In fact, earnings management in UK and US banks limited further to the post – crisis period. Regarding earnings management identical results obtained for US and UK banks have emerged and for the banks from the code – law countries. However, in French and German banks capital management while it seemed to be confined in the post – Basle II period, in the post – crisis period intensified further. In the third part of our analysis we investigated the effect of auditor reputation on the extent of earnings and capital adequacy management in the banks of our sample for the periods prior to Basle II and after this as well and for the periods before and after the crisis of 2008. For the banks from the common – law countries showed that when audited by Big 4 auditors are applying milder earnings management policies. However, when these banks are audited by auditors experts in the banking sector are applying more aggressive capital management techniques especially during the post – crisis period. For banks from the code – law countries we prove that when they audited by one of Deloitte, PWC, KPMG or Ernst & Young are applying milder earnings management policies. However, when French and German banks are audited by auditors with expertise in the banking industry are engage in more aggressive capital management strategies during the financial crisis period.