دانلود ترجمه مقاله تاثیرات توانمندسازی روانشناختی بر تمایل به اشتراک گذاری دانش کارکنان

1. مقدمه 2. پیشینه نظری 3. مدل پژوهشی و فرضیات 4. روش تحقیق 5. بحث و بررسی و دلالت ها 6. نتیجه گیری

هدف: هدف این مقاله بررسی این است که چگونه شکل های مختلف تعارض های بین فردی و توان مندسازی روانشناختی کارکنان می توانند بر قصد اشتراک دانش به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از طریق اعتماد بین فردی در محیط کار تاثیر بگذارد. طراحی/روش تحقیق/رویکرد: داده های مطالعه گردآوری شده از 249 کارمند از 37 شرکت از 500 شرکت برتر در صنعت ساخت و تولید در تایوان برای تحلیل داده ها استفاده شدند. مدل پژوهشی با استفاده از روش مدل سازی معادله ساختاری مبتنی بر مولفه، یعنی رویکرد «حداقل مربعات جزئی» (PLS)، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان می دهند که هر دوی تعارض در رابطه و تعارض در وظیفه، اثرات معنادار غیرمستقیمی بر قصد اشتراک دانش کارکنان از طریق توانمندسازی روانشناختی و اعتماد دارند. علاوه بر آن، توانمندسازی روانشناختی تاثیر معناداری بر قصد اشتراک دانش کارکنان هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق اعتماد دارد. محدودیتها/دلالت های پژوهش: دلالت نظری اصلی، افزایش درک پیش آیندهای اساسی قصد اشتراک دانش کارکنان از جنبه های مدیریت تعارض و توانمندسازی روانشناختی فردی آنها و تاثیرات مختلف بر آن می باشد. پژوهش های آتی می توانند بر بررسی تعاملات دو طرفه بین اعتماد، تعارض رابطه و تعارض وظیفه در زمینه های اشتراک گذاری دانش تاکید کنند. دلالت های عملی: این مطالعه، دلالت های عملی در مورد حل تعارض یا حل اختلاف به هدف تسهیل توانمندسازی روانشناختی و اعتماد بین فردی که اشتراک دانش در محیط کار را ترغیب می کند، فراهم می سازد. ارزش/اصالت: تا آنجایی که نویسندگان می دانند، این مطالعه اولین مطالعه اشتراک گذاری دانش است که به صورت تجربی بررسی می کند که چگونه تعارض های وظیفه ای و رابطه ای می تواند بر قصد اشتراک گذاری دانش کارکنان به نحو متفاوت از طریق میانجی گری توانمندسازی روانشناختی ادراک شده و اعتماد بین فردی به همدیگر در محیط کار، تاثیر می گذارد. مقدمه: در محیط تجاری دانش محور امروزی، توسعه و مدیریت دانش اساسی به وظایف اساسی و چالش برانگیزی تبدیل شده اند که بوسیله آنها مدیران مزیت های رقابتی پایدار برای سازمان های خودشان حاصل می کنند. یکی از روش های رسیدن به این هدف، ترغیب کارکنان در واحدهای مختلف برای اشتراک گذاری فعالانه دانش خود با همدیگر و بنابراین توانمند سازی آنها برای کسب مجموعه زیادی از مهارت ها و شایستگی ها، می باشد (رنزل، 2008).

Purpose: The purpose of this paper is to investigate how different forms of interpersonal conflicts and employees’ psychological empowerment may affect knowledge sharing intentions directly or indirectly via interpersonal trust in the workplace. Design/methodology/approach: Survey data collected from 249 employees of 37 of the top 500 corporations in the manufacturing industry in Taiwan were used for the data analysis. The research model was analyzed using the component-based structural equation modeling technique, namely, the partial least squares (PLS) approach. Findings: The results indicate that both relationship and task conflicts have significant indirect effects on employees’ knowledge sharing intentions via psychological empowerment and trust. Additionally, psychological empowerment significantly influences employees’ knowledge sharing intentions both directly and indirectly via trust. Research limitations/implications: The primary theoretical implication is an advancement in the understanding of the critical antecedents of and their different effects on employees’ knowledge sharing intentions from the perspectives of conflict management and individual psychological empowerment. Future research may concentrate on investigating the bidirectional interactions among trust, relationship conflicts and task conflicts in different knowledge-sharing contexts. Practical implications: This study provides practical insights into conflict resolution intended to facilitate psychological empowerment and interpersonal trust that encourage knowledge sharing in the workplace. Originality/value: To the best of the authors’ knowledge, this study is the first knowledge sharing study that empirically examines how task and relationship conflicts affect employees’ knowledge sharing intentions differently via the mediation of their perceived psychological empowerment and interpersonal trust in one another in the workplace. Introduction: In today’s knowledge-driven business environment, the development and management of critical knowledge have become both critical and challenging tasks by which managers acquire sustainable competitive advantages for their organizations. One way to accomplish this is by encouraging employees in different units to actively share knowledge with one another, thus enabling them to develop a varied range of skills and competences (Renzl, 2008).

بخشی از ترجمه مقاله (صفحه 42 فایل ورد ترجمه)