دانلود ترجمه مقاله مطالعه ای بر نظریه های سازمانی

1. مقدمه 2. جامعه شناسان کلاسیک در سازمان ها 3. نظریه های دیگر سازمان ها 4. نتیجه گیری

مقدمه: هدف ما، ترسیم تاریخچه نظریه سازمانی است. اما قبل از اینکه شروع کنیم، می خواهیم این اصطلاحات - در مورد معنای «سازمان» و بخصوص «نظریه»- را بیشتر توضیح دهیم. سازمان ها، مجموعه ای از افراد، دارایی های مادی، منابع مالی و اطلاعات می باشند که اعضایشان اهداف مشترکی که برایش همکاری می کنند، دارند. افراد (کارکنان) سازمان ها را در زمانی خلق می کنند که به صورت کار فردی، در گروه های غیررسمی کوچک، در خانواده ها یا در جنبش های اجتماعی پراکنده، نمی توانند به اهدافشان برسند. افراد، سازمان های رسمی را هنگامی ایجاد می کنند که اقداماتی که باید برای دستیابی به اهدافشان انجام دهند، نیاز به تلاش های مشترک، پایدار و هماهنگ از افراد بسیار داشته باشند. اما، سازمان ها چیزی فراتر از مجموعه های محض از افراد هستند؛ آنها بازیگران عالی مرتبه با قدرت های قانونی اعطا شده به آنها توسط دولت می باشند (کولمن، 1974، 1982). این امر به آنها خودمختاری می دهد و به آنها امکان تاثیر گذاری بر افراد درون و بیرون مرزهایشان، جوامعی که در آنها فعالیت می کنند، سازمان های دیگر و بطور کلی جامعه، می دهد (کینگ، فلین، و وتن، 2010). از دیدگاه ما و بسیاری از محققان دیگر، نظریه «نظریه های متوسط برد» می باشند و به معنای مجموعه گزاره های به هم متصل از نظر منطقی، استخراج شده از فرضیات در مورد حقایق اساسی و مکانیزم های سببی (علت و معلول) که فرضیه های قابل آزمون به صورت تجربی حاصل می کنند و با مجموعه ای مرز بندی شده از پدیده های اجتماعی سروکار دارد، می باشد (مرتون، 1968، صفحه های 39 تا 72). بخاطر اینکه سازمان ها، بلوک های سازنده اساسی جامعه مدرن هستند (پروف، 1991)، تعجب آور نیست که نظریه های سازمانی توسط محققان در زمینه های بسیار: جامعه شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و مدیریت، پیشنهاد شده اند. در اینجا، بر نظریه های سازمانی مطرح شده در علوم جامعه شناسی و مدیریت تاکید می کنیم. در حالی که تفاوت هایی بین این دو گروه وجود دارد- جامعه شناسان معمولاً بر نحوه عملکرد واقعی سازمان ها و نحوه تاثیر گذاری بر جامعه تمرکز می کنند، درحالی که محققان مدیریتی تمایل دارند بر چرایی و چگونگی اثربخشی و کارآمد بودن سازمان ها تاکید می کنند- این دو گروه در 50 سال گذشته با هم در تعامل بوده اند و به صورت جمعی یک مجموعه از آثار پژوهشی خلق کرده اند که هسته نظریه پردازی سازمانی است. سه نقطه شروع برای نظریه سازمانی در جامعه شناسی کلاسیک ارائه می دهیم و سپس در مورد آثار محققان مهم دیگر تا اواسط دهه 1970 بحث می کنیم. در یک مقاله پیوست (برای مثال، هاومن و واتز، 2018)، سه جنبه در مورد سازمان هایی را معرفی می کنیم که حاکم بر پژوهش های امروزی برای چهار دهه گذشته بوده اند.

INTRODUCTION: Our goal is to lay out the history of organizational theory. But before we begin, we want to be clear about terminology— about the meaning of “organization” and “theory” in particular. Organizations are collections of people, material assets, financial resources, and information, whose members have common goals that they cooperate to pursue. People create organizations when they cannot achieve their goals by working alone, in small informal groups, in families, or in dispersed social movements. People create formal organizations when the actions they must undertake to achieve their goals require the joint, sustained, and coordinated efforts of many people. Organizations are more than mere collections of individuals however: they are sovereign actors, with legal powers bestowed by the state (Coleman, 1974, 1982). This gives them autonomy, allowing them to influence individuals inside and outside their boundaries, the communities in which they operate, other organizations, and society at large (King, Felin, & Whetten, 2010). Theory, to us and many other scholars, is “theories of the middle range,” meaning logically interconnected sets of propositions, derived from assumptions about essential facts and causal mechanisms that yield empirically testable hypotheses and deal with some delimited set of social phenomena (Merton, 1968, pp. 39–72). Because organizations are the fundamental building blocks of modern society (Perrow, 1991), it is not surprising that theories of organizations have been proposed by scholars in many fields: sociology, economics, political science, and management. Here, we focus on theories of organizations developed in sociology and management. While there are differences between the two groups—sociologists tend to focus on how organizations actually operate and how they affect society, while management scholars tend to focus on how and why organizations are effective and efficient—the two groups have interacted for the past 50 years, collectively creating a body of work that is the core of organizational theorizing. We present three starting points for organizational theory in classical sociology, and then discuss the work of other important scholars up to the mid‐1970s. In a companion paper (e.g., Haveman & Wetts, 2018), we introduce the three perspectives on organizations that have dominated contemporary research for the past four decades.