دانلود ترجمه مقاله چارچوب استارت آپ ناب: شکاف بین دیدگاههای پژوهشی و عملگرایانه
عنوان فارسی |
چارچوب استارت آپ ناب: برطرف کردن شکاف بین دیدگاههای پژوهشی و عملگرایانه |
عنوان انگلیسی |
The Lean Startup Framework: Closing the Academic–Practitioner Divide |
کلمات کلیدی : |
  شناخت / دانش / یادگیری؛ استارت آپ؛ اکتشاف / پژوهش فرصت ها؛ مدل های کسب و کار |
درسهای مرتبط | مدیریت کسب و کار |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 31 | نشریه : SAGE |
سال انتشار : 2020 | تعداد رفرنس مقاله : 128 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه 2. چهارچوب استارت آپ ناب : منشأ آن، ایدههای اصلی ، و ریشههای تحقیقاتی مربوط به آن 3. بلوک های سازنده چارچوب استارت آپ ناب 4. چشم انداز فراگیر: بررسی چارچوب استارت آپ ناب 5. نتیجه گیری
چکیده – چهارچوب استارت آپ ناب، یکی از محبوبترین دستاوردهای تحقیقاتی، در حوزه کارآفرینی تخصص گرا محسوب میشود. در این مطالعه کوشش شده است، بینشهای جدیدی راجع به نحوه شروع به کار کسب و کارهای جدید ارائه بشوند. محققان، 5 بلوک اصلی سازنده چهارچوب استارت آپ ناب را توصیف نمودهاند (مدل کسب و کار، یادگیری تأیید شده/ توسعه مشتری، حداقل محصول مجاز، حفظ در مقابل گسترش، مسیریابی با توجه به فرصت/ بازار). محققان چهارچوب قبلی را بر مبنای یافتههای پژوهشی فعلی تقویت نمودهاند. فرصتهای پژوهشی امیدوارکنندهای معرفی شدهاند، این فرصتها ناسازگاری و پراکندگی در نگاههای متخصصان دانشگاهی را کاهش میدهند. با انجام این کار، امیدواری بر این است که درک محققان از فرایند راه اندازی کسب و کار جدید افزایش یابد، دانش تکمیلی در اختیار افراد تحت آموزش قرار بگیرد، و در نهایت، فرایند راه اندازی کسب و کار جدید، برای متخصصان اجرایی ارتقا یابد. مقدمه: مطالب زیادی راجع به شکاف بین جنبههای نظری و عملیاتی مطرح شدهاند. از یکسو، متخصصان توجهی به تحقیقات دانشگاهی نمیکنند (ابراهامسون 1996، پورتر و مک کیبون ، 1988)، از سوی دیگر به ندرت پیش میآید که محققان، برای الهام گیری واقع گرایانه، تنظیم سؤالات تحقیقاتی (سکت و لارسون ، 1990)، یا کسب بینشهای تکمیلی در تفسیر نتایج خود (رینز، باتونک، دفت، 2001، رینز، مک نات ، برتز، 1999)، به متخصصان اجرایی مراجعه بکنند.این احتمال وجود دارد که مشاهده فوق، در حوزه تحقیقات حسابداری نیز معتبر باشد. محققان دانشگاهی، با رجوع به فعالان کارآفرینی، و تلاش برای کسب بینشهای جدید، کیفیت مطالعات دانشگاهی خود را ارتقا بدهند. لذا در مقاله فعلی، تمرکز روی فرایند خلق کسب و کار جدید قرار داده شده است. هدف دستیابی به بینشهای جدیدی راجع به فرایند راه اندازی کسب و کار جدید است. تلاش شده توجه بیشتری به موضوعات مورد تاکید متخصصان اجرایی مبذول بشود. مولفان این مقاله، به صورت ویژه روی چهارچوب استارت آپ ناب تاکید نمودهاند. این چهارچوب، یکی از محبوبترین دستاوردهای ارائه شده، در تحقیقات کارآفرینی تخصص گرا ، طی سالهای اخیر است. مهمترین صاحب نظران و تکمیل کنندگان چهارچوب استارت آپ ناب ، از جمله استیو بلانک (2003)، اریک ریز (2001)، الکساندر اوستروالدر و ایوس پیجنور (2010)، چندین میلیون نسخه از کپیهای خود را به فروش رساندند. آنها بحثهای مفصلی را بین کارآفرینان پدید آوردهاند. این چهارچوب استارت آپ ناب، منجر به ایجاد تکاپو در کارآفرینان، در بسیاری از شهرهای جهان شده است. آنها در ملاقاتهای منظم با یکدیگر شرکت نمودهاند، تا تجربیاتشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، و از یکدیگر چیزهای جدیدی یاد بگیرند (ریز، 2011). در ادامه مقاله، به صورت مختصر راجع به منشأ این چهارچوب بحث میکنیم. مهمترین بلوکهای تشکیل دهنده این چهارچوب (نگاه تخصص گرا) معرفی میشوند. دستاوردهای مربوطه بر اساس بینشهای تحقیقاتی فعلی غنی میشوند، ضمناً به فرصتهای جدید و امیدوارکننده تحقیقاتی اشاره میشود بگونه ای که بینشهای جدیدی ایجاد بشوند.در خلال تحقق بخشی به این اهداف، امید به برآورده سازی چند دستاورد تحقیقاتی مکمل است.
The lean startup framework is one of the most popular contributions in the practitioner-oriented entrepreneurship literature. This study seeks to generate new insights into how new ventures are started by describing the five main building blocks of the lean startup framework (business model, validated learning/customer development, minimum viable product, perseverance vs. pivoting, market-opportunity navigation), enriching the framework with existing research findings, and proposing promising research opportunities in a way that reduces the academic−practitioner divide. In so doing, we hope to enhance researchers’ understanding of the startup process; provide knowledge for educators; and, ultimately, improve the startup process for practitioners. Much is made of the research-practice gap such that, on one hand, practitioners do not pay attention to academic research (Abrahamson, 1996; Porter & McKibbon, 1998) and, on the other hand, researchers rarely turn to practitioners for inspiration in setting their research questions (Sackett & Larson, 1990) or for insight in interpreting their results (Rynes et al., 1999, 2001). It is likely that this latter observation also applies to entrepreneurship research and that scholars can enhance their academic studies by turning to those engaged in entrepreneurial practice for novel insights. Therefore, in this article, we focus on the new venture creation process and aim to generate new insights into the startup process by focusing on what practitioners pay attention to. Specifically, we turn to the lean startup framework, which is one of the most popular contributions in the practitioner-oriented entrepreneurship literature in the recent past. The key contributors to the lean startup framework—Blank (2013), Ries (2011), and Osterwalder and Pigneur (2010)—have sold several million copies of their books and have created much discussion among entrepreneurs. This lean startup framework is mobilizing entrepreneurs in many cities around the world in regular meetups to exchange their experiences and learn from each other (Ries, 2011). Next, we briefly discuss the origins of the framework, describe the main building blocks of the lean startup framework (i.e., a practitioner perspective), enrich it with existing research insights, and point out promising new research opportunities in a way that generates new insights. In doing so, we hope to make several contributions.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.