دانلود ترجمه مقاله افسردگی: یک دیدگاه شناختی
عنوان فارسی |
افسردگی: یک دیدگاه شناختی |
عنوان انگلیسی |
Depression: A cognitive perspective |
کلمات کلیدی : |
  افسردگی؛ شناخت؛ سوگیری های پردازش اطلاعات؛ استراتژی های تنظیم احساسات؛ کنترل شناختی |
درسهای مرتبط | روانشناسی بالینی |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 16 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2019 | تعداد رفرنس مقاله : 241 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه 2. مروری بر تاریخچه نظریه های شناختی در زمینه افسردگی 3. یافته های تجربی 4. پیامدهای نظری 5. پیامدهای بالینی 6. مسیرهای آتی 7. نکات پایانی
دانش شناختی در افزایش درک ما از شروع، ماندگاری و درمان افسردگی، بسیار مفید واقع شده است. پژوهش های انجام شده در 50 سال اخیر، این گفته را تایید می کنند که مشخصه بارز افسردگی و خطر (ابتلا) به افسردگی، عملکرد سوگیری های منفی و اغلب عدم وجود سوگیریهای مثبت، در پردازش خود مرجع، تفسیر، توجه و حافظه و همچنین استفاده از استراتژی های تنظیم هیجان شناختی ناسازگارانه، می باشند. همچنین شواهدی وجود دارند که بیان می کنند نقص کنترل شناختی بر مطالب یا مواد موافق با خلق و خو (مود)، بیانگر این فرآیندهای شناختی می باشند. علی الخصوص اینکه، پژوهش ها نشان می دهند که دشواری در جلوگیری و ممانعت از مواد و مطالب منفی در حافظه فعال (working memory) (1) استفاده از استراتژی های تنظیم هیجان ناسازگارانه (برای مثال، اندیشناکی) را افزایش می دهد، استفاده از استراتژی های تنظیم هیجان وفقی (برای مثال، ارزیابی مجدد) را کاهش می دهد و بطور بالقوه از انتخاب و پیاده سازی انعطاف پذیر استراتژی های تنظیم هیجان، جلوگیری می کند (2) با سوگیری منفی در توجه ارتباط دارد و (3) در سوگیری منفی در حافظه درازمدت مشارکت می کند. علاوه بر آن، مطالعات بیان می کنند که این فرآیندهای شناختی، خلق منفی که در اپیزودهای افسردگی معمول می باشد، را تشدید و حفظ می کنند. در این مرور ادبی، شواهدی به حمایت از این تعریف از افسردگی را ارائه می دهیم و دلالت های یافته های پژوهش برای تئوری و اجرای عملی را به بحث می گذاریم. در آخر، جهت های پژوهش های آتی را ارائه می دهیم. مقدمه: اختلال افسردگی ماژور (MDD) یکی از شایع ترین و تضعیف کننده ترین شکل های روان آسیب (یا آسیب روانی) می باشد (کسلر و همکاران، 2005). مطالعات پیمایشی شیوع شناسی بیان می کنند که شیوع MDD در طول حیات، 6/16% است و در زنان، تخمین ها به بزرگی 21.3% می باشند (کسلر، برگلوند و همکاران، 2005؛ کسلر و برومت، 2013)؛ در واقع، بیش از 30 میلیون بزرگسال آمریکایی، در مدت حیات خود، ضابطه MDD را برآورده کرده اند (هارو و همکاران، 2006). مهم اینکه، MDD، یک اختلال بسیار تکرار شونده و عود کننده است؛ علاوه بر آن، هر اپیزود افسردگی، احتمال دچار شدن فرد به اپیزود MDD بعدی را افزایش می دهد.
Cognitive science has been instrumental in advancing our understanding of the onset, maintenance, and treatment of depression. Research conducted over the last 50 years supports the proposition that depression and risk for depression are characterized by the operation of negative biases, and often by a lack of positive biases, in self-referential processing, interpretation, attention, and memory, as well as the use of maladaptive cognitive emotion regulation strategies. There is also evidence to suggest that deficits in cognitive control over mood-congruent material underlie these cognitive processes. Specifically, research indicates that difficulty inhibiting and disengaging from negative material in working memory: (1) increases the use of maladaptive emotion regulation strategies (e.g., rumination), decreases the use of adaptive emotion regulation strategies (e.g., reappraisal), and potentially impedes flexible selection and implementation of emotion regulation strategies; (2) is associated with negative biases in attention; and (3) contributes to negative biases in long-term memory. Moreover, studies suggest that these cognitive processes exacerbate and sustain the negative mood that typifies depressive episodes. In this review, we present evidence in support of this conceptualization of depression and discuss implications of research findings for theory and practice. Finally, we advance directions for future research. Introduction: Major Depressive Disorder (MDD) is one of the most prevalent and debilitating forms of psychopathology (Kessler et al., 2005). Epidemiological surveys indicate that the lifetime prevalence of MDD is 16.6%, with estimates as high as 21.3% in women (Kessler, Berglund, et al., 2005; Kessler & Bromet, 2013); indeed, more than 30 million U.S. adults have met criteria for MDD in their lifetime (Haro et al., 2006). Importantly, MDD is a highly recurrent disorder; moreover, each depressive episode increases the likelihood that individuals will develop a subsequent episode of MDD (Solomon et al., 2000).
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.