دانلود ترجمه مقاله تاثیر هوش فرهنگی بر ارزش ویژه برند مقصد

عنوان فارسی

تاثیر هوش فرهنگی بر ارزش ویژه برند مقصد مبتنی بر مصرف کننده

عنوان انگلیسی

The effect of Cultural Intelligence on consumer-based destination brand equity

کلمات کلیدی :

  هوش فرهنگی؛ ارزش ویژه برند؛ مقصد گردشگری

درسهای مرتبط مدیریت گردشگری و جهانگردی؛ برندینگ
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 15 نشریه : ELSEVIER
سال انتشار : 2018 تعداد رفرنس مقاله : 94
فرمت مقاله انگلیسی : PDF نوع مقاله : ISI
پاورپوینت : ندارد وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است.
فهرست مطالب

1. مقدمه 2. مروری بر مقالات 3. روش تحقیق 4. نتایج 5. بحث و بررسی، نتیجه گیری و دلالت ها

سفارش ترجمه
ترجمه نمونه متن انگلیسی

به دست آوردن جذابیت مقصد و رقابت طلبی، اولویت عمده مدیران مقاصد گردشگری است. آن ها باید استراتژی های جدیدی را پیاده سازی کنند که از استراتژی رقبای آن ها متمایز بوده و بتواند بر درک توریست ها، گرایش و رفتارشان تاثیر بگذارد و همچنین حق مالی برند مقصد را تقویت نماید. مطالعه کنونی، بر هوش فرهنگی (CQ) متمرکز است. CQ به طور فزاینده ای، در استراتژی کسب و کار تاثیر دارد و دلیل آن، اثر تنوع و تفاوت های فرهنگی و رفتار توریست است. هدف، در واقع پیشنهاد و اعتبارسنجی مدلی است که بتواند تاثیر CQ توریست، بر ارزیابی شان از مقصد را ثبت نماید. با استفاده از مجموعه 203 توریست که به اسپانیا سفر کرده اند، این مطالعه تلاش می کند تا نشان دهد CQ توریست، بر ارزیابی او از حق مالی برند مقصد تاثیر می گذارد و این رابطه توسط نوع توریست، میانجی گری می شود. مقاله در دست، مجموعه ای از دلالت های مدنظر، هم برای پژوهشگران و هم برای افراد حرفه ای در بخش توریست را فراهم می آورد. مقدمه: رقابت شدید میان مقصدهای توریستی، سازمان های مربوطه را ملزم می دارد تا منابع لازم برای تولید مزیت رقابتی را رشد دهد (پایک و پیج 2014). یکی از منابع کلیدی در این زمینه در واقع برندسازی مقصد است. برندسازی، فرآیندی است که با استفاده از آن، پیشنهاد منحصر به فرد، برای یک برند، از طریق فعالیت های بازاریابی متنوع که هم در خدمت مصرف کننده و هم در خدمت شرکت است، خلق می شود (البته این اقدامات، بر پایه ایجاد کالاها و خدماتی است که از کالاها و رقبا متمایز باشد (ناث 2002). مفهوم مدیریت برند، به عنوان یک عنصر مرکزی ترکیب بازاریابی، در سده 20ام پدیدار شد (باستوس و لوی 2012). با این وجود در اواخر دهه 1990، پژوهش های مرتبط با برندسازی مقصد توریست منتشر شدند (برای مثال دوسن، ورانسنسی، پربزاک 1998). براساس مطالعه پایک و بیانچی، با عنوان مدل حق مالی برند، مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) که توسط آکر (1991، 1996) و کلر (1993، 2003) توسعه داده شده است، به بازاریابان مقصد، ابزار عملکردی ای پیشنهاد می شود که با استفاده از آن بتوانند درک مصرف کننده از برند مقصد را ارزیابی و برآورد نمایند (پایک و بیانچی 2013، p4). با این وجود رشد، در بخش توریست، در سطح بین المللی منجر به بروز نیاز، برای تعامل موثر با افراد، از فرهنگ های ملی مختلف شده است. بنابراین، این بخش نه تنها چالش نحوه مدیریت بین المللی برندها را دارد بلکه نحوه ارائه خدمات میان فرهنگی و ارزیابی عملکردش، بر همین اساس، بر پایه انتظارات مشتریان، کارکنان و ارائه دهنگان را پیش روی خود می بیند (محسین 2006). در این موقعیت، دانش تغییراتی که می تواند به عنوان نتیجه تفاوت فرهنگی به وجود بیاید، به ارائه درک دقیق، از نیازهای مصرف کننده و برآورده کردن انتظارات فرهنگی اش، کمک شایان به ذکری می کند.

نمونه متن انگلیسی مقاله

Achieving destination appeal and competitiveness is a major priority of tourist destination managers. They must implement new strategies that are distinct from those of their competitors and that influence tourists’ perceptions, attitudes and behaviors and reinforce the brand equity of the destination. The present work focuses on Cultural Intelligence (CQ). CQ increasingly features in business strategy due to the effect of cultural differences and diversity on tourist behavior. The aim is to propose and validate a model that captures the effect of tourists’ CQ on their evaluation of the destination. Using a sample of 503 tourists visiting Spain, the study demonstrates that a tourist’s CQ influences their assessment of destination brand equity and that this relationship is moderated by tourism type. The paper presents a series of implications of interest both to scholars and professionals in the tourism sector. Introduction: Intense competition between tourist destinations requires the relevant organizations to cultivate the resources necessary to generate competitive advantage (Pike & Page, 2014). One of the key resources in this regard is that of destination branding. Branding is the process by which a unique proposition for a brand is created through various marketing activities that serve both consumers and firms, based on establishing goods and services that can be differentiated from those of competitors (Gnoth, 2002). The brand management concept emerged as a core element of the marketing mix in the 20th Century (Bastos & Levy, 2012). However, it was not until the late 1990s that research relating to tourist destination branding began to be published (for example, Dosen, Vranesevic, & Prebezac, 1998). According to Pike and Bianchi, “the model of consumer-based brand equity (CBBE), developed by Aaker (1991, 1996) and Keller (1993, 2003), offers destination marketers a performance instrument with which to evaluate and measure consumer perceptions of a destination brand” (Pike & Bianchi, 2013, p. 4). However, growth in the tourism sector at international level has given rise to the need to interact effectively with people from different national cultures. The sector is therefore faced not only with the challenge of how to manage brands internationally, but also how to offer a cross-cultural service and evaluate its performance accordingly, on the basis of the expectations of clients, employees and providers (Mohsin, 2006). Within this context, knowledge of the variations that can arise as a result of cultural difference helps provide a detailed understanding of the needs of consumers and satisfy their cultural expectations (Harris, 2004).

توضیحات و مشاهده مقاله انگلیسی

سفارش ترجمه تخصصی این مقاله

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود ترجمه مقاله تاثیر هوش فرهنگی بر ارزش ویژه برند مقصد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 1 =

مقالات ترجمه شده

نماد اعتماد الکترونیکی

پشتیبانی

logo-samandehi