دانلود ترجمه مقاله اعتماد به نفس مدیر عامل و بازده سهام
عنوان فارسی |
اعتماد به نفس مدیر عامل (CEO) و بازده سهام |
عنوان انگلیسی |
CEO confidence and stock returns |
کلمات کلیدی : |
  اعتماد به نفس بیش از حد؛ ارزش شرکت؛ ریسک پذیری؛ ساربنز-آکسلی؛ پاداش مدیر اجرایی |
درسهای مرتبط | حسابداری و اقتصاد |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 22 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2016 | تعداد رفرنس مقاله : 36 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه و پیشینه 2. مروری بر مقالات و توسعه فرضیات 3. ساخت نمونه، تشریح داده ها، و آمار توصیفی 4. روش برآورد و نتایج تجربی 5. آزمون های دقت 6. نتیجه گیری
همراستا با پیش بینی های نظری ارائه شده توسط گوئل و تاکور (2008)، متوجه می شویم که CEO های دارای اعتماد به نفس زیاد، ارزش افزایی قابل توجهی برای شرکت از طریق عملکرد بازده سهام عالی و ریسک پذیری بیشتر در مقایسه با همتایان بدون اعتماد به نفس، حاصل می کنند. همچنین، ما بین صنایع نوآوری و غیرنوآوری تفاوت قائل می شویم و این شواهد را در می یابیم که برای هر نمونه فرعی، CEO های دارای اعتماد بنفس ارزش شرکتی ایجاد می کنند. این نتایج را حتی هنگامی که CEO های موسس را هنگامی که ارزش افزایی می کنند و تصمیمات سیاستی شرکتی مشابه با CEO های دارای اعتماد به نفس می گیرند، مشاهده می کنیم. در آخر، همسو با پیش بینی های گوئل و تاکور (2008)، متوجه می شویم که CEO های دارای اعتماد به نفس، کمتر استخدام می شوند، ریسک کمتری می پذیرند و ارزش افزایی کمتری پیدا کردند وقتی که قانون ساربانز-اوکسیلی در سال 2002 اجرا شد و این باعث تحمیل جریمه های سخت گیرانه برای افشای اطلاعات کیفیت پایین توسط شرکت ها، تحمیل کرد. این یافته، دلالت های قابل توجهی برای مطالعه تجربی دارد زیرا این مقاله شواهدی از تاثیر مهم قانون ساربانز-اوکسی بر رابطه بین CEO دارای اعتماد زیاد و سیاست های شرکت دارد. مقدمه و پیشینه: گوئل و تاکور (2008) و گراویس و همکاران (2011)، از مدل های نظری استفاده می کنند و پیش بینی می کنند که اعتماد به نفس CEO می تواند ارزش شرکت را بهبود بخشد زیرا معمولاً مسئله سرمایه گذاری بسیار کم را رفع می کند. اما، گوئل و تاکور (2008) همچنین پیش بینی می کنند که قوانینی مانند قانون ساربانز-اوکسی در ایالات متحده، باعث می شود که هیئت مدیره ها، به احتمال کمتری CEO های دارای اعتماد به نفس را در مواجه با جریمه های احتمالی سخت برای افشای اطلاعات کیفیت پایین، استخدام می کنند که این باعث کاهش سرمایه گذاری شرکتی و ارزش شرکت بخاطر کم سرمایه گذاری می شود. با توجه به این پیش بینی های نظری، در این مطالعه بررسی می کنیم که آیا اعتماد به نفس CEO می تواند به شرکت ارزش افزایی کند و اینکه آیا اجرای قانون ساربانز اوکسی بر رابطه بین اعتماد به نفس CEO و ارزش شرکتی، داشت.
Consistent with the theoretical predictions of Goel and Thakor (2008), we find that overconfident CEOs create significant value for the firm through superior stock return performance and take more risk, compared to their non-overconfident counterparts. We also differentiate between innovative and non-innovative industries and find for each subsample that overconfident CEOs create firm value. We find these results even when we control for founder CEOs as they add value and make similar corporate policy decisions as overconfident CEOs. Finally, consistent with the predictions of Goel and Thakor (2008), we find that overconfident CEOs are hired less frequently, take less risk, and add less value after the enactment of the Sarbanes–Oxley Act in 2002, which put in place strict penalties for poor quality information disclosures by corporations. This finding has significant implications for empirical study as this paper provides evidence of the important impact the Sarbanes–Oxley Act has on the relation between CEO overconfidence and firm policies. Introduction and background: Goel and Thakor (2008) and Gervais et al. (2011) use theoretical models and predict that CEO overconfidence can enhance firm value as it tends to mitigate the underinvestment problem. However, Goel and Thakor (2008) also predict that a regulation such as the Sarbanes–Oxley Act in the United States will make boards of directors less likely to hire overconfident CEOs in the face of potential stiff penalties for poor quality information disclosures, which could reduce corporate investment and firmvalue due to greater underinvestment. Given these theoretical predictions, in this study we investigate whether CEO overconfidence can add value to the firm and whether the enactment of the Sarbanes–Oxley Act had an effect on the relation between CEO overconfidence and firm value.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.