دانلود ترجمه مقاله آیا بانک ها از بحران های مالی، تجربه کسب می کنند؟
عنوان فارسی |
آیا بانک ها از بحران های مالی، تجربه کسب می کنند؟ تجربه بانک های نوردیک (شمال اروپا) |
عنوان انگلیسی |
Do banks learn from financial crisis? The experience of Nordic banks |
کلمات کلیدی : |
  بحران های مالی؛ بانک های نوردیک؛ بانک های اروپایی؛ یادگیری؛ عملکرد بانک |
درسهای مرتبط | مدیریت مالی و بانکداری |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 13 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2019 | تعداد رفرنس مقاله : 43 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه 2. مروری مختصر بر بحران مالی نوردیک در اوایل دهه 1990 3. مطالعات مرتبط 4. داده ها و رویکرد تجربی 5. برآورد نتایج 6. نتیجه گیری و بحث و بررسی
مقدمه: مطالعات رو به رشد در زمینه امور مالی نشان می دهد که تجارب مدیران و سرمایه گذاران، تاثیر به سزایی روی رفتارها و عملکردهای آنها دارد (برتراند و اسکوار، 2003؛ مالمندیر و ناگل، 2011؛ مامندیر و همکاران، 2011). از چشم اندازی کلی تر، یک گروه سنی خاص می تواند تجارب مشترک خود در زمینه اقتصاد مانند یک دوره تورم بالا را به گروه های دیگر انتقال دهد (مالمندیر و ناگل، 2015). یادگیری با عمل، یک پدیده شناخته شده در اقتصاد بوده و هزینه های تولید با افزایش تجربه شرکت، کاهش می یابد. در چارچوب یک مدل رشد درونی، مفاهیم و دلالت های اقتصادی مربوط به یادگیری با عمل در مقاله اولیه آرو (1962) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آلچیان (1963) شواهد تجربی یادگیری با عمل را در تولیدات هواپیمایی ارائه داده است. ایروین و لنو (1994) یادگیری با عمل را در صنعت نیمه هادی ها مورد آنالیز قرار داده اند. جوانویک و نیارکو (1996) یک مدل بیزی تک عاملی از یادگیری در عمل را ارائه داده اند که در آن، استفاده گسترده تر یک تکنولوژی توسط یک عامل، تجاربی ایجاد می کند که منجر به ایجاد اطلاعاتی برای بهبود تصمیمات عامل شده و در نتیجه بهره وری را افزایش می دهد. سازمان ها هم می توانند از تجربیات، درس های زیادی یاد بگیرند. یک رویداد ناخوشایند غیرمنتظره می تواند یک موسسه را به سمت بازپرداخت های آتی سوق داده و فرهنگ ریسک آن را تحت تاثیر قرار دهد (جنالی و همکاران، 2012). به عنوان مثال، تجارب شرکت نوکیا در دهه 1980 باعث شد تا روی گوشی ها موبایل و کسب و کار شبکه ای تمرکز کند، تحولی که باعث موفقیت جهانی این شرکت در دهه 1990 شد. به همین ترتیب، رویکردهای سخت افزاری IBM در اوایل دهه 1990 نیز منجر به موفقیت های بزرگی برای این شرکت شد؛ تیم مدیریتی، رویکرد فرآیند محور با تمرکز داخلی را به نفع استراتژی های کیفی بازار محور، متوقف کرد (گرستنر، 2002).
Introduction: A growing body of studies in finance suggests that the experiences of executives and investors significantly affect their subsequent behavior and performance (e.g. Bertrand and Schoar, 2003; Malmendier and Nagel, 2011; Malmendier et al., 2011). In a more general perspective an entire age cohort may share common economic experiences such as an episode of persistent high inflation that subsequently colors their inflation expectations (Malmendier and Nagel, 2015). Learning by doing is a well known phenomenon in economics - production costs decline from more experience. In the context of an endogenous growth model economic implications of learning by doing are discussed in an early article by Arrow (1962). Alchian (1963) presents empirical evidence of learning by doing in airframe production. Irwin and Klenow (1994) analyze learning by doing in the semiconductor industry. Jovanovic and Nyarko (1996) provides a one-agent Bayesian model of learning by doing in which more extensive use of a technology by an agent accumulates experience that yields information to improve the agent’s decisions and thus enhance productivity. Organizations, too, may learn from experience. An unexpected adverse event could lead an institution to reassess its future payoff probabilities and modify its risk culture (Gennaioli et al., 2012). Anecdotally, the near-bust experience of the Nokia Corporation in the 1980s forced the conglomerate to focus on its mobile phone and network businesses, a transformation that enabled its global success in the 1990s. Similarly, Lou Gerstner attributes IBM’s encounter with hard times in the early 1990s to its later success; the management team abandoned its internally focused process-driven approach in favor of a market-driven quality strategy (Gerstner, 2002).
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.