عنوان فارسی |
کاربرد هوش مصنوعی در استراتژی های تحول دیجیتال در صنعت نیمه رسانا |
عنوان انگلیسی |
Application of artificial intelligence in digital transformation strategies in semiconductor industry |
رشته مرتبط |
  مهندسی کامپیوتر |
درسهای مرتبط | روش تحقیق و نمونه پروپوزال کارشناسی ارشد برای پایان نامه |
اصول نگارش : رعایت شده و بر طبق استانداردهای وزارت علوم تهیه شده است | سال تهیه : 1403 |
فرمت تهیه : ورد (قابل ویرایش) و پی دی اف (pdf) | کیفیت نگارش : طلایی |
پاورپوینت این پروپوزال را چگونه میتوانم تهیه کنم؟ |
سفارش پاورپوینت این پروپوزال |
1. بیان مساله 2. اهمیت و ضرورت تحقیق 3. پیشینه تحقیق 4. اهداف تحقیق 5. فرضیه های تحقیق 6. مدل تحقیق 7. سوالات تحقیق 8. تعریف واژگان و اصطلاحات فنی و تخصصی 9. بیان جنبه نوآوری تحقیق 10. روش تحقیق 11. منابع فارسی و انگلیسی
پایان نامه این پروپوزال | دانلود پایان نامه هوش مصنوعی در استراتژی های تحول دیجیتال در صنعت نیمه رسانا |
این پروپوزال برای رشته مهندسی کامپیوتر تهیه شده و در آن به بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در استراتژی های تحول دیجیتال در صنعت نیمه رسانا پرداخته شده است. ساختارهای استاندارد پروپوزال نویسی در این پروپوزال رعایت گردیده اند و در نتیجه مطالعه آن می تواند روش مناسبی برای دانشجویان در راستای آشنایی با روش های استاندارد پروپوزال نویسی باشد. همچنین با توجه به جامعیت موضوع، می توان موضوعات پژوهشی جدیدی را نیز از این پروپوزال، استخراج نمود.
هوش مصنوعی در حوزه های مختلف برای پردازش داده و ارزیابی آن با توجه به الگوها، همبستگی ها و شباهت ها به روش های مختلف به کار می رود. این فناوری در یک حلقه تکرارشونده از “حس کردن، فکر کردن و عمل کردن” عمل می کند. یکی از کاربردهای نوظهور هوش مصنوعی، حوزه گسترده تحلیل متن است که در آن اطلاعات با کیفیت بالا از ورودی های متنی مختلف استخراج می شود. یکی از کاربردهای اصلی آن، توانایی کمک به شرکت ها در تجزیه و تحلیل کلان داده ها برای توسعه سیستم های سازمانی به منظور ایجاد مدل های جدید تصمیم گیری استراتژیک است. یادگیری ماشین در هوش مصنوعی به طور خاص برای مقابله با مسئله رابطه اطلاعات و برچسب که به ندرت یک به یک پیش می روند، توسعه یافته است. هوش مصنوعی راه حل های فنی و قابلیت بهبود انعطاف پذیری، کارایی و بهره وری شیوه های سازمانی را ارائه می دهد.
محققین بر پتانسیل هوش مصنوعی در شناسایی روندها، ارزیابی موقعیتها، قضاوت و در نتیجه تصمیمگیری آگاهانه بر اساس در دسترس بودن کلان دادهها و فناوریهای پیچیده برای استفاده از آنها تأکید کردند. این پیشرفتها در هوش مصنوعی امیدهای زیادی را برای شرکتها در جهت بهبود استفاده از داده، سرمایهگذاری منابع و اجرای شیوههای جدید کاری ایجاد میکند. علاوه بر این، هوش مصنوعی را میتوان به صورت اتوماسیون فرآیند در کارهای انسان اجرا کرد تا از دست رفتن دانش به دلیل بیماری یا بازنشستگی جلوگیری شود، و مطمئناً با جایگزینی برخی از وظایف و معرفی پروفایلهای شغلی جدید، بر بازار کار در آینده تأثیر خواهد گذاشت.
این پروپوزال در قالب فایل ورد (WORD) قابل ویرایش و PDF تهیه شده و در ادامه نیز تصویر مربوط به یکی از صفحات آن قرار داده شده است:
پیاده سازی هوش مصنوعی مستلزم آن است که شرکت های سنتی استراتژی های تحول دیجیتال (DT) را پیشنهاد دهند که چالش های مختلفی را در سازمان ایجاد می کند. تحول دیجیتال را می توان به صورت ادغام یک فناوری دیجیتال جدید در سازمانی درک کرد که بر عملیات تأثیر می گذارد. برای نمونه یک فناوری قبلی که به تحول دیجیتال نیاز داشت، تغییر از سیستم های عملیاتی مبتنی بر کاغذ به سیستم های مبتنی بر کامپیوتر بود. امروزه این فناوری ها عمدتاً در سطح نرم افزار مانند هوش مصنوعی، رایانش ابری یا اینترنت اشیا (IoT) هستند. ادغام فناوری های جدید محل کار بستگی به نحوه درک آن توسط کارمندان، انتقال توسط مدیرعامل، تعاملات سطح بالا و مهارت ها و دانش داخلی در سواد دیجیتال دارد.
سازمانها برای تسریع تولید و فرآیندها و تطبیق بهتر با جمعیت هدف خود، روندهای دیجیتالی شدن را اتخاذ میکنند. شرکتهای برتر اغلب برای انجام تحقیقات جهت گیری بازار با هوش مصنوعی و تحقیقات بازار به عنوان پایههای ثانویه برای تصمیمگیری، تجزیه و تحلیل کلان دادهها را انتخاب میکنند. شرکتهایی که تحت تحول دیجیتال قرار میگیرند، با اجرای هوش مصنوعی، فعالیتهای نوآوری محصول و خدمات را با اعمال یک دیدگاه جامع از سازمان فراتر میبرند. نوآوری باز از طریق همکاری و مشارکتهای بین سازمانی ایجاد میشود که میتواند به انگیزه داشتن فناوریهای جذاب باشد.
به طور خاص، بخش فناوری به دلیل مستعد بودن به تغییرات سریع و تحولات جدید، نیاز شدیدتری به دیدگاه قابلیت پویا (DCV) دارد. دیدگاه قابلیت پویا به درک فرصتها و تهدیدها، استفاده از فرصتها و بازپیکربندی منابع و قابلیتها مربوط میشود. در دسترس بودن اطلاعات، فرآیند حفظ مزیت رقابتی را به طور فزایندهای دشوار کرده است، که بر اهمیت قابلیت پویا (DC) یک شرکت تأکید میکند.
حجم دادهها و اطلاعاتی که وارد سازمانها میشود، مدیریت و استفاده مؤثر از اطلاعات را به طور فزایندهای دشوار میکند. نوآوری دیجیتال در بهینهسازی این فرایند از انسانها پیشی میگیرد. برای این حوزه نظری، هنگام پژوهش در مورد مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش (KM)، باید هر دو پیامد سازمانی و فناورانه را در نظر بگیریم
خبرگی و کارشناسی بیرونی، اجرای جنبههای داخلیِ تحول دیجیتال را تسهیل میکند. این امر با استفاده از روشهای مدیریت دانش استراتژیک قابل تقویت است. علاوه بر این، این تحول بر نقشهای خود کارکنان نیز تأثیر میگذارد، زیرا بازطراحی فرآیندها باعث میشود تا برخی از وظایف غیرضروری شوند و اهمیت داراییهای ناملموس را افزایش دهد. این موارد شامل جذب استعداد و آموزش داخلی برای رسیدگی به الزامات جدید سازمان میشود.
یکپارچه سازی فعالیتهای مبتنی بر تحول دیجیتال به صورت داخلی و خارجی تسهیل میشود. جنبه داخلی توسط رهبری، بخش IT و کارکنان آغاز میشود، زیرا آنها مسئول یا در معرض تغییرات ناشی از فناوریهای جدید هستند. این تغییرات نیازمند قابلیتهای دیجیتال و فرآیندهای تجاری جدید برای تجزیه و تحلیل نتایج تولید شده توسط هوش مصنوعی است. شرکای خارجی میتوانند با تخصص، ابزار یا نرمافزارهای لازم که متناسب با نیازهای خاص سازمان باشد به سازمان کمک کنند و رابطهای همآفریننده بین تأمینکننده و ذینفع را ایجاد نمایند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.