دانلود ترجمه مقاله افشای داوطلبانه و رقابت در بازار: نظریه و شواهد
عنوان فارسی |
افشای داوطلبانه و رقابت در بازار: نظریه و شواهدی از بخش خدمات ایالات متحده |
عنوان انگلیسی |
Voluntary disclosure and market competition: Theory and evidence from the U.S. services sector |
کلمات کلیدی : |
  افشای داوطلبانه؛ رقابت در بازار؛ پیش بینی تحلیلگر؛ اهرم |
درسهای مرتبط | حسابداری مالی |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 17 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2019 | تعداد رفرنس مقاله : 52 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه 2. تحلیل نظری 3. تست های تجربی 4. نتیجه گیری
این مقاله، انگیزه شرکت ها برای افشای اطلاعات خصوصی در مورد تقاضای بازار و هزینه هان، هنگامی که پتانسیل ورود به بازار وجود دارد را تحلیل می کند. یک تعادل افشای تاحدی استخری (یا رای گیری) وجود دارد که در آن تقاضای زیاد- هزینه زیاد و تقاضای کم- هزینه زیاد شرکت ها، در صدور بدهی ریسک دار، غیرشفاف هستند. من از نمونه شرکت های خدماتیآمریکا برای آزمون کردن فرضیات نظری استفاده می کنم. همسو با دلالت های این مدل، از جمله شرکت های خدمات کم بدهی که تقاضا زیاد-هزینه زیاد هستند، احتمالاً از افشای اطلاعات اجتناب کنند، درحالی که شرکت های بدهی زیاد که تقاضا زیاد-هزینه زیاد و تقاضا کم- هزینه زیاد هستند، به احتمال کمتر، اطلاعات خصوصی را افشا می کنند. مقدمه: در نظام مالی امروزی، شرکت هایی که به بازارهای سرمایه دسترسی دارند، ملزم می شوند که قوانین افشای اجبای تصریح شده توسط نهادهای قانون گذاری مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا را اطاعت کنند. علاوه بر افشاهای اجباری، تعدادی از شرکت ها افشاهای اختیاری انجام می دهند، مانند پیش بینی های مدیریت و انتشار در نشریه ها. این اقدامات منطقی بنظر می رسند هنگامی که عدم تقارن اطلعاتی بین مدیران و دیگر ذینفعان در مورد اطلاعات مرتبط با ارزش و مربوط به شرکت را در نظر بگیریم. بنابراین، این افشاهای داوطلبانه می توانند هدفشان حداقل سازی مسئله لیموهای آکرلوف (1970) باشد. اما، این یح حقیقت تجربی سردرگرم کننده است که شرکت ها تفاوت زیادی از نظر نوع و سطح افشای اختیاری دارند، به گونه ای که بعضی شرکت ها به شفافیت مشهور هستند درحالی که دیگر شرکت ها تیرگی و عدم شفافیت بسیار بیشتری دارند (لانگ، 1998، واتسون و همکاران، 2002). درک مشوق های نهفته در پشت این افشاهای اختیاری، یک کار چالش برانگیز برای پژوهشگران است. این مقاله، سیاست افشای اختیاری یک شرکت فعال را نشان می دهد هنگامی که یک ورود به بازار بالقوه وجود داشته باشد و شرکت فعال نیاز به تامین مالی و صدور بدهی ریسکی کند. این سناریو، بیان کننده آن است که شرکت فعال بطور همزمان در بازارهای محصول و اعتبار سیگنال دهی می کند، درحالی که یک طرف ثالث (یا طلبکاران یا بازار مالی) آن شرکت را از نظر سودآوری علاوه بر رقیب جدید، ارزیابی می کند. در این حالت، شرکت فعال، اطلاعات خصوصی در مورد تقاضای بازار و هزینه های تولید خود را که هر دوی آنها می توانند کم یا زیاد باشند، مخفی نگه می دارد.
This paper analyses a firm's incentives to disclose private information about market demand and its cost when there is a potential market entrant. A partially pooling disclosure equilibrium exists in which high demand-high cost and low demand-high cost types of firms are nontransparent in the case of risky debt issuance. I use a sample of U.S. service firms to test the theoretical predictions. Consistent with the model's implications, among low-debt service firms those that are high demand-high cost are likely to avoid information disclosure, whereas among high-debt firms those that are high demand-high cost and low demand-high cost are less likely to disclose private information. Introduction: In today's financial system, firms accessing capital markets are required to follow mandatory disclosure rules set by regulatory institutions such as the U.S. Securities and Exchange Commission. In addition to mandatory disclosures, some firms make voluntary disclosures, such as management forecasts and press releases. These actions make sense when one considers the informational asymmetry between managers and other stakeholders regarding value-relevant firm-related information. Thus, these voluntary disclosures could be aimed at minimizing Akerlof’s (1970) lemons problem. However, it is a puzzling empirical fact that firms differ greatly in terms of the level and types of voluntary disclosures, with some firms being known for transparency while others are likely to be much more opaque (Lang, 1998, Watson et al., 2002). Understanding the underlying incentives behind these voluntary disclosures is a challenging task for researchers. This paper studies the voluntary disclosure policy of an incumbent firm when there is a potential market entrant and the incumbent needs financing and issues risky debt. This scenario implies the incumbent is simultaneously signalling in the product and credit markets, while a third party (either the creditors or the financial market) is assessing the incumbent in terms of profitability, in addition to the new competitor. In this case, the incumbent firm holds private information about market demand and its own production costs, both of which can be high or low.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.