عنوان فارسی |
مطالعه ای بر رابطه هوش هیجانی و یادگیری خود تنظیمی با اهمال کاری تحصیلی (مطالعه موردی: دو منطقه اقتصادی اجتماعی 6 و 11) |
عنوان انگلیسی |
A Study on the Relationship between Emotional Intelligence and Self-Regulated Learning with Academic Procrastination (Case Study: Two Socio-Economic Zones 6 and 11) |
رشته مرتبط |
  روانشناسی |
درسهای مرتبط | روش تحقیق و نمونه پروپوزال کارشناسی ارشد برای پایان نامه |
اصول نگارش : رعایت شده و بر طبق استانداردهای وزارت علوم تهیه شده است | سال تهیه : 1404 |
فرمت تهیه : ورد (قابل ویرایش) و پی دی اف (pdf) | کیفیت نگارش : طلایی |
پاورپوینت این پروپوزال را چگونه میتوانم تهیه کنم؟ |
سفارش پاورپوینت این پروپوزال |
1. بیان مساله 2. اهمیت و ضرورت تحقیق 3. پیشینه تحقیق 4. اهداف تحقیق 5. فرضیه های تحقیق 6. مدل تحقیق 7. سوالات تحقیق 8. تعریف واژگان و اصطلاحات فنی و تخصصی 9. بیان جنبه نوآوری تحقیق 10. روش تحقیق 11. منابع فارسی و انگلیسی
پروپوزال مرتبط با این پروپوزال | دانلود پروپوزال نقش آموزش مهارت های هوش هیجانی در استرس تحصیلی دانش آموزان |
این پروپوزال، رابطه بین هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و اهمالکاری تحصیلی را با مطالعه موردی دو منطقه اقتصادی اجتماعی (6 و 11) بررسی میکند. این نمونه، که برای درس روش تحقیق آماده شده، تمام بخشهای استاندارد یک پروپوزال (شامل بیان مسئله، اهداف، فرضیات، پیشینه و روش تحقیق) را در بر دارد. مطالعه آن به دانشجویان کمک میکند تا با روش صحیح پروپوزالنویسی آشنا شوند و همچنین میتواند ایدههایی برای تحقیقات آتی ارائه دهد.
یادگیری خود تنظیمی به فرآیندی اطلاق میشود که در آن، فراگیران به طور فعالانه و مستقل، افکار، احساسات و رفتارهای خود را در جهت دستیابی به اهداف یادگیریشان مدیریت و هدایت میکنند. این نوع یادگیری شامل تواناییهایی چون تعیین اهداف، برنامهریزی، استفاده از راهبردهای یادگیری مؤثر، خودارزیابی و تنظیم تلاشها بر اساس بازخوردها میشود و به عنوان یکی از مهارتهای کلیدی برای موفقیت تحصیلی شناخته میشود.
این پروپوزال در قالب فایل ورد (WORD) قابل ویرایش و PDF تهیه شده و در ادامه نیز تصویر مربوط به یکی از صفحات آن قرار داده شده است:
اهمالکاری تحصیلی، پدیدهای شایع در میان دانشآموزان و دانشجویان است که به معنای به تعویق انداختن غیرمنطقی و مداوم تکالیف و وظایف مرتبط با تحصیل میباشد. این رفتار میتواند پیامدهای منفی متعددی از جمله کاهش عملکرد تحصیلی، افزایش استرس و اضطراب، و احساس گناه و ناکامی را به همراه داشته باشد. در سالهای اخیر، پژوهشگران توجه ویژهای به عوامل روانشناختی مؤثر بر این پدیده داشتهاند و در این میان، هوش هیجانی به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی مورد بررسی قرار گرفته است. هوش هیجانی، که به توانایی درک، مدیریت و استفاده مؤثر از هیجانات خود و دیگران اشاره دارد، نقش مهمی در تنظیم رفتارها و انگیزهها ایفا میکند. افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، معمولاً بهتر میتوانند هیجانات منفی مانند اضطراب امتحان، ترس از شکست یا بیحوصلگی را که اغلب منجر به اهمالکاری میشوند، شناسایی و مدیریت کنند. آنها قادرند با ایجاد انگیزه در خود، غلبه بر موانع هیجانی و حفظ دیدگاه مثبت، به طور مؤثرتری با چالشهای تحصیلی روبرو شوند. در مقابل، ضعف در هوش هیجانی میتواند فرد را در برابر فشارهای روانی آسیبپذیرتر کرده و او را به سمت به تعویق انداختن کارها سوق دهد، زیرا فرد ابزارهای لازم برای مقابله سازنده با هیجانات ناخوشایند مرتبط با وظایف تحصیلی را در اختیار ندارد.
علاوه بر هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی نیز به عنوان یک عامل تعیینکننده در مقابله با اهمالکاری تحصیلی مطرح است. فراگیرانی که از مهارتهای خودتنظیمی قوی برخوردارند، توانایی بیشتری در برنامهریزی زمان، سازماندهی تکالیف، و نظارت بر پیشرفت خود دارند. آنها میتوانند اهداف واقعبینانه تعیین کنند، راهبردهای مناسبی برای رسیدن به آن اهداف انتخاب نمایند و در صورت مواجهه با مشکلات، راهبردهای خود را بازبینی و اصلاح کنند. این تواناییها به آنها کمک میکند تا بر تمایل به تعویق انداختن کارها غلبه کرده و وظایف خود را به موقع و با کیفیت مناسب به انجام برسانند. در واقع، یادگیری خود تنظیمی به فراگیران اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر فرآیند یادگیری خود داشته باشند و کمتر تحت تأثیر عوامل درونی (مانند بیانگیزگی یا اضطراب) یا بیرونی (مانند عوامل حواسپرتی) قرار بگیرند که میتوانند منجر به اهمالکاری شوند. بنابراین، تقویت مهارتهای یادگیری خود تنظیمی، در کنار پرورش هوش هیجانی، میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش اهمالکاری تحصیلی و بهبود عملکرد و سلامت روانشناختی فراگیران در نظر گرفته شود. این دو سازه، هوش هیجانی و یادگیری خود تنظیمی، احتمالاً در تعامل با یکدیگر عمل میکنند؛ به طوری که هوش هیجانی بالا میتواند زمینه را برای توسعه مهارتهای خودتنظیمی فراهم کند و مهارتهای خودتنظیمی قوی نیز به نوبه خود به مدیریت بهتر هیجانات و در نتیجه، کاهش اهمالکاری کمک مینماید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.