دانلود ترجمه مقاله ابقا مدیریتی و مدیریت سود

1. مقدمه 2. شیوه‌های مدیریت سود 3. ارائه‌ فرضیات 4. داده‌ها، تعاریف متغیر و روش‌ها 5. نتایج 6. خلاصه و نتیجه‌گیری‌ها

چکیده – نظریه پردازان عامل مدت هاست ادعا کرده اند که ابقا مدیریتی، عامل تعیین کننده ای برای ذینفعان و سهامداران می باشد، زیرا مدیران را از قوانین حاکمیت شرکتی مصون نگه می دارند. با این حال، به عنوان فرضیه ای رقابتی، استدلال می کنیم که ابقا مدیریتی می تواند مزایایی را برای مالکین شرکت به همراه داشته باشد: باعث می شود که دید مدیران در زمینه مدیریت سود برای نیل به اهداف ارائه گزارش های مالی کوتاه مدت، گسترش یابد. یافته های ما با این پیش بینی سازگار هستند، زیرا آنها پیشنهاد می کنند که هنگامی که انگیزه مدیریت عملکرد شرکت وجود داشته باشد، مدیران ابقا شده، کمتر درگیر فعالیت های مدیریت سود زیاد بار برای سهامداران می گردند. به طور خاص، ما روی شرکت هایی تمرکز می کنیم که معیارهای سود را برآورده ساخته و یا به حاشیه ای تضعیف می کنند، و سپس رابطه ای منفی بین ابقا مدیریتی و استفاده فرصت طلبانه از اقلام تعهدی و مدیریت فعالیت های واقعی را مستندسازی می کنیم. ما همچنین نشان می دهیم که اگر مدیر، ابقا و تایید گردد، مدیریت سود کمتر برای ارزش شرکت، تعیین کننده خواهد بود. نهایتاً، درمی یابیم که این تاثیرات ابقا مدیریت سود تنها برای شرکت های واقع در دلاور وجود دارند.

Agency theorists have long contended that managerial entrenchment is detrimental for shareholders, because it protects managers from the discipline of corporate governance. However, as a competing hypothesis, we argue that entrenchment can also provide benefits for the firm’s owners: it leads managers to be less myopic in managing earnings to meet short-term financial reporting goals. Our findings are consistent with this prediction as they suggest that, when there are incentives to manipulate firms’ performance, entrenched managers are less prone to engage in earnings management activities that hurt shareholders. Specifically, we focus on firms that just meet or marginally beat earnings benchmarks and document a negative association between managerial entrenchment and both the opportunistic use of accruals and the manipulation of real activities. We also show that earnings management is less detrimental to firm value if the manager is entrenched. Finally, we find that these effects of entrenchment on earnings management are only present for firms domiciled in Delaware.

مدیریت سود چیست؟

به بیانی کلی، عبارت است از هدف اول یک شرکت برای کسب درآمد. مالکین یک شرکت نه تنها می خواهند که در پایان هر دوره حسابداری، سود بالایی داشته باشند، بلکه آنها می خواهند که اظهارنامه های مالی شرکت نیز آنگونه که خود می خواهند، باشد. در اینجاست که مفهوم مدیریت سود پیش کشیده می شود. این مفهوم عبارت است از استفاده خلاقانه از روش های حسابداری مختلف، طوری که این اظهارنامه های مالی، جلوه ای خوب داشته باشند. به بیانی دیگر، مدیریت سود، استفاده از روش های حسابداری برای ارائه گزارش های مالی است که دید مثبتی از فعالیت های تجاری شرکت و موقعیت مالی آن را ارائه می دهد. بسیاری از اصول و قوانین حسابداری نیازمند مدیریتی است تا بر مبنای این اصول، داوری و قضاوت کنند. این مدیریت، از نحوه اعمال قوانین حسابداری و ایجاد اظهارنامه های مالی که سود، درآمد و دارایی های کلی را افزایش می دهد، بهره مند می برد.

شرکت ها از مدیریت سود برای هموارسازی نوسانات درآمدی استفاده کرده و هر ماه و هر سال، سود بیشتری به دست می آورند. نوسانات بیشتر در درآمد و هزینه ها می تواند بخشی عادی از عملکرد شرکت باشد، ولی تغییرات می تواند هشداری برای سرمایه گذارانی باشد که تمایل به ثبات و رشد بیشتری دارند. قیمت سهام شرکت غالبا پس از اعلام درآمد، و بسته به اینکه آیا این سود می تواند نیازها و انتظارات را برآورده سازد یا نه، کاهش و افزایش می یابد.

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که مدیریت سود چیست، باید درک درستی از معنی درآمد نیز داشته باشیم. سرمایه گذاران و تحلیلگران به دنبال سود هستند تا جذابیت یک سهام خاص را تعیین کنند. شرکت هایی که دارای چشم اندار درآمدی ضعیفی هستند، معمولا قیمت سهام پایین تری نسبت به شرکت هایی دارند که دارای چشم اندازی خوب در این زمینه هستند. به خاطر داشته باشید که توانایی شرکت در ایجاد سود در آینده، نقش مهمی در تعیین قیمت سهام آن ایفا می کند.

به این ترتیب، مدیریت سود، استراتژی است که مدیریت یک شرکت برای دستکاری در درآمدهای شرکت استفاده می کند طوری که آمار با اهداف از پیش تعیین شده تطابق داشته باشند. این شیوه با هدف هموارسازی درآمدی انجام می گیرد. بنابراین، شرکت ها به جای اینکه سال مالی خیلی خوب یا خیلی بدی داشته باشند سعی می کنند تا با اضافه کردن یا کم کردن نقدینگی در حساب های ذخیره، آمارهای پایداری داشته باشند. اگرچه روش های مختلفی که مدیران برای هموارسازی سود مورد استفاده قرار می دهند ممکن است بسیار گیج کننده باشد، با این حال تنها چیری که باید مدنظر داشت این است که هدف مدیریت سود، رسیدن به یک هدف از پیش تعیین شده است.