دانلود ترجمه مقاله تاثیر مشخصه های شرکت و کشور بر تصمیمات تجارت بین المللی

1. مقدمه 2. روش 3. ارزیابی و انتخاب کشور 4. تصمیمات حالت ورود 5. بخش بندی، هدف گذاری، و موقعیت یابی 6. تصمیمات آمیخته بازاریابی 7. تاثیر مشخصه های کشور بر تصمیمات تجارت بین المللی 8. تاثیر مشخصه های شرکت بر تصمیمات تجارت بین المللی 9. یافته ها و دلالت های مدیریتی 10. نتیجه گیری و جهت گیری های پژوهشی آتی

این پژوهش، چهار گزاره (پیش فرض) و یک مدل مفهومی از مشخصات کشوری و شرکتی تاثیر گذار بر تصمیمات تجاری بین المللی (IBD) کلیدی را ارائه می دهد. در این مطالعه، IBD ها، انتخاب و ارزیابی کشور، روش ورود به بازار، بخش بندی-هدف گیری-موقعیت یابی و ترکیب بازاریابی می باشند- دو مورد اول در حیطه تجارت بین المللی است و دو مورد آخر در حیطه بازاریابی بین المللی قرار دارند. مدل مفهومی و چهار گزاره مرتبط براساس یک مرور ادبی گسترده و مرور عمقی بعدی از 169 مقاله پژوهشی منتشر شده در مورد IBD های عمده و تعیین کننده های آنها، یعنی مشخصات کشور، شامل فرصت ها، ریسک ها و فاصله های مختلف بین کشور میزبان و مبداء و مشخصات شرکتی، که شامل تجربه تجاری بین المللی، دارایی ها/منابع و استراتژی های گسترش/رشد هستند، ارائه می شوند. دلالت های مدیریتی و جهت ها برای پژوهش های آتی به بحث گذاشته می شوند. مقدمه: در اقتصاد جهانی امروزی، شرکت های بیشتر و بیشتری در حال گسترش به فراتر از کشور مبداء می باشند. جهانی سازی بوسیله دو نیروی متمایز و مخالف همدیگر، تقویت می شود- شرکت ها به سمت فرصت های هنگفت خارج از کشور خود جذب می شوند (نیروی کششی) یا گزینه ای جزء پیدا کردن بازارهای خارج از کشور ندارد، چونکه بازارهای داخلی آنقدر رقابتی شده اند که شرکت ها بالاجبار از بازار داخلی خود بیرون انداخته می شوند (نیروی هل دهنده). برای مثال، چندین شرکت چندملیتی آمریکا، مانند Apple، Avon، Boeing، IBM، Intel ، Johnson & Johnson و Mondelez، بیش از پنجاه درصد از درآمد فروش را از بازارهای خارجی کسب می کنند و در نتیجه اثر کششی قوی از بازارهای خارجی را نشان می دهند (کاتیروا، گیلی، گراهام و مانی، 2016). برعکس، چندین شرکت آمریکایی، دفاتر خارجی دارند- برای مثال، 7-Eleven، Japan، Budwieser (بلژیک)، Chrysler (ایتالیا)؛ Gerber (سوئیس) ، The wall Street Journal (استرالیا) و T-Mobile (آلمان)- که این نشان دهنده وجود نیروی «هل دهنده» است (کاتیورا و همکاران، 2016). این دو نیرو را اثرات «کششی» و «هل دهنده» در بازارهای بین المللی می نامند (IBM- مقدمه، 2017). بنابراین، بازاریابان بین المللی با چالش ورود به بازارهای خارجی و برقراری عملیات ها در آنجا مواجه می شوند تا بتوانند موفق شوند یا حتی بقا پیدا کنند و در نتیجه یک چشم انداز بین المللی پویا، خلق کنند.

This research advances four propositions and a conceptual model of country and company characteristics influencing key International Business Decisions (IBDs). The IBDs in this study are country selection and evaluation, entry mode, segmentation-targeting-positioning, and the marketing mix – the first two in the international business domain, and the latter two in the international marketing field. The conceptual model and related four propositions are advanced, based on an extensive literature review and subsequent in-depth review of 169 published research papers on major IBDs and their determinants, namely, country characteristics, including opportunities, risks, and various distances between the host country and home country, and company characteristics, which include international business experience, assets/resources, and expansion/growth strategies. Managerial implications and directions for future research are discussed. Introduction: In today’s global economy, more and more companies are expanding beyond the home country. Globalization is fueled by two distinct and opposing forces – companies are either attracted to vast opportunities outside their home country (pull force), or have no choice but to seek markets abroad because domestic markets have become so competitive that the companies are literally expelled out of their home market (push force). For example, several U.S. multinationals, such as Apple, Avon, Boeing, IBM, Intel, Johnson & Johnson, and Mondelēz, derive more than fifty percent of sales revenue from markets abroad, demonstrating a strong “pull” effect of foreign markets (Cateora, Gilly, Graham, & Money, 2016). In contrast, several U.S. companies have foreign homes – for example, 7-Eleven, Japan; Budweiser, Belgium; Chrysler, Italy; Gerber, Switzerland; The Wall Street Journal, Australia; and T-Mobile, Germany, – demonstrating the “push” force at play (Cateora et al., 2016.) The two forces are referred to as “Pull” and “Push” effects in international business (IBM - Introduction, 2017). International marketers, thus, face the challenge of entering foreign markets and establishing operations there to succeed, or even to survive, creating a dynamic international landscape.