دانلود ترجمه مقاله مطالعه ای بر ارتباط ساختار سرمایه و بهره وری بنگاه ها
عنوان فارسی |
مطالعه ای بر ارتباط ساختار سرمایه و بهره وری بنگاه ها: شواهدی از آلمان تحت پذیرش IFRS |
عنوان انگلیسی |
Capital structure and firm performance: evidence of Germany under IFRS adoption |
کلمات کلیدی : |
  ساختار سرمایه؛ عملکرد شرکت؛ IFRS؛ شرکت های غیرمالی پذیرفته شده؛ آلمان |
درسهای مرتبط | حسابداری مالی |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 20 | نشریه : Springer |
سال انتشار : 2019 | تعداد رفرنس مقاله : 78 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت :
ندارد سفارش پاورپوینت این مقاله |
وضعیت ترجمه مقاله : انجام شده و با خرید بسته می توانید فایل ترجمه را دانلود کنید |
1. مقدمه 2. مروری بر مقالات 3. روش تحقیق 4. تحلیل داده ها و یافته ها 5. نتیجه گیری و بحث و بررسی
دیدگاه نظری: نظریه MM، که از روی اسم دو پژوهشگر به نامهای مودلیانی و میلر (1958) اقتباس شده است، نخستین نظریه ایست که برای توصیف رابطه بین ارزش شرکت، و ساختار سرمایه پیشنهاد شده است. این نظریه بیان میکند که ساختار سرمایه ، فاقد هرگونه تأثیر معناداری بر ارزش شرکت است. به عبارتی دیگر، ارزش شرکت بر پایهی میزان سهام، یا اوراق بدهی صادر شده تعیین نمیشود. از طرفی دیگر، بهترین توضیح بر اساس حجم/ اندازه داراییها ارائه میشود. ادعای مطرح شده این است که هر ترکیبی از سهام و بدهی، هیچ ارتباطی با ارزش حاصله برای شرکت ندارند. با تمامی این اوصاف، نظریه MM، بر مبنای یک سری فرضیات بنا شده است (احمتی و پرناج، 2015، بندیوپای و بارو، 2016، لی و فان، 2017). این نظریه فرض میکند که بازار سرمایه یک بازار کامل است و هیچگونه مالیاتی وجود ندارد، هزینههای معامله و ورشکستگی صفر هستند ، اطلاعات بازار غیرمتقارن نیستند، هزینههای قرض گرفتن برای تمامی افراد یکسان هستند، سرمایه گذاران انتظارات یکنواختی از سودآوری شرکت دارند، تمام مدیران درصدد ارزش حداکثری هستند، و میزان ریسک برای شرکتهایی که در شرایط یکسان کار میکنند، برابر است.علاوه بر این، میلر (1977)، وضعیت تعادلی بین معایب تخصیص مالیات شخصی به بدهی ، و مزیت برخورداری از مالیات شرکتی را مورد بررسی قرار میدهد. نتیجه گیری وی این است که بدلیل وجود سرمایه گذاران مختلف، با نرخهای مالیات شخصی نهایی غیریکسان، ساختار سرمایه فاقد رابطه معنادار با سایر متغیرها میباشد. علت این است که در شرایط تعادلی، هزینهی تأمین مالی یک پروژه، در وضعیت متعادلی قرار میگیرد. طبق این دیدگاه، هزینه میانگین وزنی سرمایه ، فارغ از تغییرات بوجود آمده در ساختار سرمایه، همواره ثابت باقی میماند.
Theoretical perspective: The initial theory to explain the relationship between firm value and capital structure is the MM theory, named after Modigliani and Miller (1958). The theory asserts that capital structure tends to have no significant influence on firm value. In other words, firm value could not be determined by the portion of equity or debt issued. Instead, it would rather be explained by the size of assets. This claims that any possible combination of debt and equity would be value irrelevant. Nevertheless, there are several underlying assumptions on which the MM proposition is based (Ahmeti and Prenaj 2015; Bandyopadhyay and Barua 2016; Le and Phan 2017). The theory assumes that the capital market is perfect where there are no taxes, bankruptcy and transaction costs are zero, market information is not symmetric, borrowing costs are identical for everyone, a firm’s profit is homogeneously expected by investors, all managers desire to maximize value, and the level of risk is consistent for organizations operating with similar conditions. Moreover, Miller (1977) considers the tradeoff between the disadvantage of personal tax of debt and the advantage of corporate tax, and concludes that providing there exists a variety of investors with different marginal rates of personal taxes, capital structure would be irrelevant. The reason is the cost of financing a project is stable in equilibrium status. From this perspective, the weighted average cost of capital ought to be constant regardless of the changes in the capital structure.
محتوی بسته دانلودی:
PDF مقاله انگلیسی ورد (WORD) ترجمه مقاله به صورت کاملا مرتب (ترجمه شکل ها و جداول به صورت کاملا مرتب)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.