دانلود ترجمه مقاله کشتیرانی به واسطه بازاریابی: برآوردی انتقادی از مفهوم فضایی

1. مقدمه 2. توسعه جغرافیای بازاریابی و تقسیم "مکان در برابر فضا" 3. رویکرد پژوهشی: ارزش مفهوم سازی 4. بادها: چهار برآورد فضایی در تحقیقات بازاریابی 5. رز قطب نما: چهار نقطه اصلی 6. استفاده از رز قطب نما: در راستای حساب های جغرافیایی چندبعدی 7. نتیجه گیری

نتیجه گیری: مقاله حاضر تلاش کرده تا سهمی در بین مقالاتی داشته باشد که به بررسی ارتباط ابعاد جغرافیایی در بازاریابی پرداخته اند (چاتزیداکیس و همکاران، 2014؛ ورسیو و همکاران، 2014) و این کار با با تضاد مفهوم سازی بین تفکر فضایی و مکانی انجام داده که هنوز هم یکی از دامنه های پژوهشی در بین مقالات می باشد. به منظور نیل به این هدف، این مقاله از استعاره های قایقرانی در قالب وسیله ای مفهومی استفاده کرده که می تواند توسعه تفکر فضایی نوآورانه در این زمینه را تسهیل بخشیده و پاسخی به تاکید ماکنیس (2011) به فقدان و کمبود تفکری مفهومی در بازاریابی باشد. با استفاده از استعاره های قایقرانی، این مطالعه به شناسایی چهار رویکرد فضاسازی در تحقیقات بازاریابی پرداخته و روشی جایگزین در راستای دانش مفهوم سازی فضایی در بازاریابی با تاکید بر حضور ترکیبات مختلف دیدگاه فضایی را ارائه داده است. به طور خاص، این مقاله سعی کرده تا حساب های مختلف مربوط به ابعاد جغرافیایی مشخص شده در بین مقالات بازاریابی را شناسایی کرده و دیدگاهی را در زمینه نحوه بررسی فضاسازی در بین مقالات را ارائه دهد. رز قطب نمای پیشنهادی به دنبال یافتن باورهای تحقیقاتی محققین بوده و حساب های جغرافیایی ایجاد شده در زمینه بازاریابی را شناسایی کرده است. در واقع، قبل از هر آغاز هر نوع بررسی جغرافیایی و ژئوگرافیک، محققین باید در ابتدا تعدادی از مفروضات را در رابطه با درک و پذیرفتن مفاهیم فضاسازی ارائه دهند. علاوه بر این، استفاده از رز قطب نما و تصویرسازی سه دوره این این تحقیقات نشان داده که درک معاصر از فضاسازی در علوم اجتماعی می تواند تمایزات زیادی را بین رویکردهای مختلف در بر داشته باشد. در ارتباط با این موضوع، این مساله در نقاط حضور حساب های تئوریک در زمینه فضاسازی برجسته شده و به نظر می رسد اشاره ای به دو مبحث متفاوت داشته باشد یعنی تفکر فضا محور و تفکر مکان محور.

Conclusion: The present paper has attempted to contribute to the literature that explores the relevance of geographical dimensions in marketing (Chatzidakis et al., 2014; Veresiu et al., 2014), by nuancing the conceptual opposition between place- and space-oriented thinking that is still dominant in extant literature. To achieve its goal, this paper has offered the metaphor of sailing as a conceptual device that can facilitate the development of innovative spatial thinking, thereby responding to MacInnis's (2011) emphasis on lack of conceptual thinking in marketing. Via the metaphor of sailing, this study has identified four main appreciations of spatiality in marketing research and proposed an alternative way of conceptualizing spatial knowledge in marketing by emphasizing the emergence of various eclectic combination of spatial perspectives. In particular, this attempt has endeavored to reconcile the varied and fragmented accounts of the geographical dimensions featured in the marketing literature that have resulted in divergent views on what spatiality is and how it can be investigated. The proposed “compass rose” has sought to shed light on the underlying research beliefs of scholars who have produced geographical accounts of marketing. In fact, before any type of geographical investigation can be initiated, researchers must first make a number of assumptions about what spatiality is and how it can be grasped. Furthermore, the use of the “compass rose” and the illustration of the three eclectic “courses” has shown that contemporary understandings of spatiality in social sciences can transcend rigid distinctions between different traditional approaches. Connected to this, the problem highlighted in the introduction pointed to the existence of diverging theoretical accounts of spatiality that appear to be grounded in two opposite schools of thought, namely place-oriented and space-oriented thinking.