دانلود ترجمه مقاله مالکیت، ساختار سازمانی و ارائه خدمات دولتی
عنوان فارسی |
مالکیت، ساختار سازمانی و ارائه خدمات دولتی: موردی از موزه ها |
عنوان انگلیسی |
Ownership, organization structure and public service provision: the case of museums |
کلمات کلیدی : |
  عملکرد بخش دولتی؛ برون سپاری؛ تمرکز زدایی؛ موزه ها |
درسهای مرتبط | مدیریت رفتار سازمانی؛ مدیریت دولتی |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 25 | نشریه : Springer |
سال انتشار : 2018 | تعداد رفرنس مقاله : 41 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت : ندارد | وضعیت ترجمه مقاله : انجام نشده است. |
1. مقدمه 2. تعریف و سنجش عملکرد موزه ها 3. فرضیات 4. موزه ها: زمینه ایتالیایی 5. روش تحقیق 6. نتایج 7. بررسی دقت 8. نتیجه گیری
مقدمه: هدف این مقاله، تحلیل نحوه تاثیر گذاری ساختار مالکیت و فرم سازمانی بر اثربخشی موزه ها در فراهم کردن خدمات به عموم مردم می باشد. مخصوصاً اینکه بر رسالت آنها جهت بهبود تجربه مخاطبان و ارتقای زمینه محلی، تاکید می کنیم. در دهه های اخیر، موزه ها تحت تحولات اساسی قرار گرفته اند. زمانی، رسالت آنها عمدتاً بر فعالیت های سنتی مانند حفاظت، تفسیر و تحقیق بر مجموعه هایشان، تمرکز بود. اخیراً، بیشتر و بیشتر به سمت ارتباطات و عرضه و نمایش گرایش دارد. آنها توجه ویژه ای به نیازهای بازدیدکنندگان و تاثیر اجتماعی و اقتصادی بر جامعه محلی، مبذول کرده اند (ویل، 1995، 1999؛ آندرسون، 2004). در عین حال، بحث در مورد مداخله دولت و عملکرد در تحویل خدمات عمومی، بر موزه های دولتی متمرکز بوده اند. کمبود منابع پولی و تحول ایدئولوژیکی در سیاست های فرهنگی باعث شده که موزه های دولتی شاهد محدودیت بودجه در بسیاری از کشورها باشد. این باعث بوجود آمدن استراتژی های جدیدی مانند توسعه و مشارکت دادن مخاطب، مدیریت کارآمد و توجه به منابع مالی بیشتر مانند اسپانسری و هدیه های مالی، شده است (اوهاگان، 1998). همچنین آگاهی رو به رشد در مورد نیاز به استفاده از ابزارهای مسئولیتی و روش های گزارشگری خاص در مقایسه با ذینفعان، بوجود آمده است. برای نمونه، تعجب آور نیست که الگوهای جدید، مانند الگوی ارزش عمومی، در بحث سیاست هنری و فرهنگی به عنوان ابزاری برای کارآمدتر یا مسئولانه تر فراهم سازی خدمات فرهنگی، جای خود را باز کرده است (تورسبی، 2010؛ اسکات، 2016). در این بحث، پرسشی که اغلب مطرح می شود این است که آیا مدهای مالکیت و سازمانی موسسات فرهنگی ممکن است باعث ایجاد فرق و تفاوت از نظر بازده و اثربخشی شود. علیرغم این، شواهد کمیتی تجربی اندکی در ادبیات اقتصاد فرهنگی در مورد اثرات ساختار مالکیت و فرم سازمانی بر عملکرد موزه ها و بخصوص بر اثربخشی، وجود دارد. در اینجا بر زمینه ایتالیا تاکید می کنیم، جایی که بسیار مشهود و گویاست، زیرا دارای تعداد زیادی موسسه میراث فرهنگی است که از ناهمگنی هم در ساختار مالکیت و هم شکل های سازمانی برخوردار هستند. بطور سنتی، موزه های ایتالیایی عمدتاً موسسات دولتی بوده اند که تحت مدل مقررات دولتی توسط مقامات دولتی ملی یا محلی، مدیریت می شده اند. از اواسط دهه 1990، چندین اصلاح سیاستی، شیوه های برونسپاری را تسهیل بخشیده اند و تمهیدات سازمانی جدید و غیرمتمرکز تر برای مدیریت موزه دولتی اتخاذ کرده اند. در عین حال، موزه های خصوصی نیز افزایش بسیاری پیدا کرده اند.
Introduction: The aim of this article is to analyse how ownership structure and organizational form influence the effectiveness of museums in their provision of public services. Specifically, we focus on their mission to enhance audience’s experience and promote the local context. In the last decades, museums have undergone radical transformations. Once their mission was mainly focused on traditional activities such as preservation, interpretation and scholarship of their collections. Recently, it has been more and more oriented towards communication and exhibition. They dedicate special attention to both visitors’ needs and the social and economic impact on the local community (Weil 1995, 1999; Anderson 2004). Meanwhile, the debate on government’s intervention and performance in public service delivery has invested public museums. Scarcity of fiscal resources and an ideological shift in cultural policies have caused public museums to witness budget restrictions in many countries. This has favoured new strategies such as audience development and engagement, efficient management and attention to additional financial sources like sponsorships and donations (O’Hagan 1998). There has also been a growing awareness of the need to use specific accountability instruments and reporting methods vis-à-vis stakeholders. For instance, it is not surprising that new paradigms, such as that of public value, have taken hold in the arts and cultural policy debate as a means to make cultural services provision more efficient or accountable (Throsby 2010; Scott 2016). Within this debate, the question is often addressed whether the ownership and organizational modes of cultural institutions may make a difference in terms of efficiency and effectiveness. This notwithstanding, there is little empirical quantitative evidence in the cultural economic literature on the effects of ownership structure and organizational form on museums’ performance, and particularly on effectiveness. Here we focus on the Italian context, which is particularly illustrative as it presents a large number of heritage institutions characterized by heterogeneity in both ownership structure and organizational forms. Traditionally, Italian museums have been mainly public institutions managed under a state provision model by national or local government authorities. Since the mid-1990s, several policy reforms have eased outsourcing practices and new, more decentralized organizational arrangements for public museum management. At the same time, private museums have proliferated.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.