| عنوان فارسی |
طراحی مولد مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهینه سازی فرم و جانمایی فضاهای داخلی با هدف افزایش بهره وری عملکردی (مطالعه موردی: فضاهای اداری شرکت های دانش بنیان در پارک فناوری پردیس) |
| عنوان انگلیسی |
AI-Based Generative Design for Optimizing Form and Layout of Interior Spaces to Enhance Functional Efficiency (Case Study: Office Spaces of Knowledge-Based Companies in Pardis Technology Park) |
| رشته مرتبط |
  مهندسی معماری |
| درسهای مرتبط | روش تحقیق و نمونه پروپوزال کارشناسی ارشد برای پایان نامه |
| اصول نگارش : رعایت شده و بر طبق استانداردهای وزارت علوم تهیه شده است | سال تهیه : 1404 |
| فرمت تهیه : ورد (قابل ویرایش) و پی دی اف (pdf) | کیفیت نگارش : طلایی |
| پاورپوینت این پروپوزال را چگونه میتوانم تهیه کنم؟ |
سفارش پاورپوینت این پروپوزال |
1. بیان مساله 2. اهمیت و ضرورت تحقیق 3. پیشینه تحقیق 4. اهداف تحقیق 5. فرضیه های تحقیق 6. مدل تحقیق 7. سوالات تحقیق 8. تعریف واژگان و اصطلاحات فنی و تخصصی 9. بیان جنبه نوآوری تحقیق 10. روش تحقیق 11. منابع فارسی و انگلیسی
بهینهسازی جانمایی فضاهای داخلی همواره یکی از چالشهای اصلی در معماری بوده است. امروزه با ظهور هوش مصنوعی، رویکردهای نوینی برای حل این مسئله پدید آمده است که میتواند فراتر از روشهای سنتی عمل کرده و فضاهایی کارآمدتر و منطبق بر نیازهای واقعی کاربران خلق کند.
پروپوزال حاضر، نمونهای جامع برای درس روش تحقیق است که به موضوع طراحی مولد مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهینه سازی فرم و جانمایی فضاهای داخلی با هدف افزایش بهره وری عملکردی (مطالعه موردی: فضاهای اداری شرکت های دانش بنیان در پارک فناوری پردیس) میپردازد. این پروپوزال با رعایت تمامی ساختارهای استاندارد دانشگاهی (شامل بیان مسئله، پیشینه، اهداف، فرضیات و روش تحقیق)، به عنوان یک راهنمای کاربردی برای آشنایی دانشجویان با نحوه صحیح پروپوزالنویسی عمل کرده و میتواند الهامبخش ایدههای پژوهشی جدید باشد.
این پروپوزال در قالب فایل ورد (WORD) قابل ویرایش و PDF تهیه شده و در ادامه نیز تصویر مربوط به یکی از صفحات آن قرار داده شده است:
در دنیای پیچیده و پویای امروز، فضاهای کاری دیگر صرفاً محفظههایی برای استقرار کارکنان و تجهیزات نیستند، بلکه به عنوان اکوسیستمهای زندهای عمل میکنند که میتوانند خلاقیت، همکاری و بهرهوری را تقویت یا تضعیف نمایند. طراحی سنتی که اغلب بر پایه شهود، تجربیات گذشته و اصول زیباییشناختی کلی استوار است، در مواجهه با این پیچیدگیها با محدودیتهای جدی روبرو میشود. یک طراح، هرچقدر هم که ماهر باشد، قادر به پردازش و ارزیابی همزمان هزاران متغیر تأثیرگذار بر عملکرد یک فضا نیست. متغیرهایی مانند الگوهای ارتباطی بین تیمها، نیازهای متضاد افراد برای تمرکز و تعامل، مسیرهای حرکتی بهینه برای کاهش اتلاف وقت، دسترسی عادلانه به نور طبیعی و منظر، و کنترل آلودگی صوتی، شبکهای درهمتنیده از روابط را تشکیل میدهند که بهینهسازی آنها به روشهای دستی تقریباً غیرممکن است. اینجاست که مفهوم «بهرهوری عملکردی» معنایی فراتر از صرفاً سرعت انجام کار پیدا میکند؛ این مفهوم، بهزیستی روانی کارکنان، رضایت شغلی، افزایش برخوردهای خلاقانه و اتفاقی (Serendipitous Encounters) و تقویت فرهنگ سازمانی را نیز در بر میگیرد. فضایی که نتواند به این نیازهای چندوجهی پاسخ دهد، در نهایت به مانعی برای رشد و نوآوری تبدیل خواهد شد. نیاز به یک پارادایم جدید در طراحی که بتواند از قدرت محاسباتی برای تحلیل این پیچیدگیها و یافتن راهحلهای بهینه بهره ببرد، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ پارادایمی که طراحی را از یک هنر صرفاً شهودی به یک علم داده-محور و مبتنی بر شواهد تبدیل کند.
طراحی مولد مبتنی بر هوش مصنوعی (AI-Powered Generative Design) به عنوان پاسخی نوآورانه به این چالش ظهور کرده است. این رویکرد، رابطه بین طراح و ابزار طراحی را به کلی دگرگون میکند. در این پارادایم، طراح دیگر به دنبال خلق یک راهحل واحد و نهایی نیست، بلکه نقش یک استراتژیست را ایفا میکند که اهداف، محدودیتها و معیارهای موفقیت را برای سیستم هوش مصنوعی تعریف میکند. طراح مشخص میکند که «چه چیزی» میخواهد به دست آورد (مثلاً حداکثر کردن تعاملات بین تیم تحقیق و توسعه، و به حداقل رساندن حواسپرتی برای تیم برنامهنویسی)، اما فرآیند یافتن «چگونگی» دستیابی به آن را به الگوریتمها واگذار میکند. سیستم هوش مصنوعی با در دست داشتن این اهداف، هزاران و حتی میلیونها گزینه ممکن برای فرم و جانمایی فضا را تولید میکند، هر یک را بر اساس معیارهای تعریفشده ارزیابی کرده و گزینههای ناکارآمد را حذف میکند. این فرآیند تکرارشونده که از الگوریتمهای تکاملی الهام گرفته شده، به تدریج به سمت راهحلهایی همگرا میشود که نه تنها بهینه هستند، بلکه اغلب دارای ویژگیهای نوآورانه و غیرمنتظرهای هستند که ممکن است به ذهن طراح انسانی خطور نکرده باشد. این فناوری به طراحان اجازه میدهد تا از محدودیتهای شناختی خود فراتر رفته و تصمیماتی آگاهانهتر و مبتنی بر دادههای دقیق اتخاذ کنند. در نهایت، طراحی مولد صرفاً یک ابزار بهینهسازی نیست، بلکه یک همکار خلاق است که با کشف امکانات جدید، به خلق محیطهای کاری هوشمندتر، انسانیتر و پاسخگوتر به نیازهای پیچیده انسان معاصر کمک میکند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.