دانلود ترجمه مقاله جایگاه کارآفرینی در فازهای مختلف اقتصادی
عنوان فارسی |
جایگاه کارآفرینی در فازهای مختلف اقتصادی |
عنوان انگلیسی |
The role of entrepreneurship in different economic phases |
کلمات کلیدی : |
  نوآوری؛ فعالیت های کارآفرینانه؛ رشد اقتصادی؛ فعالیت تجاری؛ محیط اجتماعی |
درسهای مرتبط | مدیریت کارآفرینی |
تعداد صفحات مقاله انگلیسی : 9 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2021 | تعداد رفرنس مقاله : 79 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
پاورپوینت :
ندارد سفارش پاورپوینت این مقاله |
وضعیت ترجمه مقاله : انجام شده و با خرید بسته می توانید فایل ترجمه را دانلود کنید |
1. مقدمه 2. عواملی که رشد اقتصادی و کارآفرینی را بهبود می بخشند 3. تحلیل تجربی با در نظر گرفتن فازهای اقتصادی اخیر 4. نتیجه گیری
عوامل بهبود کارآفرینی و رشد اقتصادی: بحران اقتصادی که در دهه گذشته کشورهای مختلف جهان را فرا گرفت، موجب گردید که مطالعات متعددی در این زمینه صورت گیرد. این پژوهش ها تلاش می کنند که متغیرهای اساسی رشد اقتصادی را برای حفظ یا افزایش رفاه تعیین نماید. به نظر پژوهشگران، کارآفرینی یکی از عوامل کلیدی است که رشد اقتصادی را ارتقا میدهد. به طور کلی، ضروری است که افراد برای ایجاد و توسعه شرکت های جدید و راه اندازی کسب و کارها در حالی که در معرض ریسک اجتناب ناپذیر در این روند قرار دارند، از سرمایه خود استفاده کنند (آدرتش وکیلباخ، a2004؛ آدرتش، کیلباخ، و لمان، 2006؛ کاستانو- مارتینز، مندز-پیکازو، و گالیندو- مارتین، 2015؛ ویلسون، رایت، و کاسر، 2018). با در نظر گرفتن این شرایط، زمانی که ارتباط بین کارآفرینی و رشد اقتصادی برقرار شود، دو اقدام را در پیش خواهیم گرفت (گالیندو-مارتین و همکاران، 2020؛ نیسان، گالیندو مارتین، و مندز پیکازو، 2011؛ رودریک، 2005). گروه نخست در برگیرندۀ تدابیری برای پدید آوردن فضایی مطلوب برای بهره برداری از بازدهی و آثار مثبتی است که از روند سرمایه گذاری حاصل می شود. در این زمینه، متغیرهای مختلفی نظیر: نوآوری ها، سیاست های مالیاتی، سیاست های اعتباری و غیره وجود دارند. گروه دوم نیز دربرگیرندۀ تدابیری برای پایدارسازی رشد اقتصادی است که این موضوع دلالت بر ایجاد نهادهای مناسب داشته و هدف از این کار، بهبود فعالیت های بازار است که در نتیجه به کاهش و یا رفع شوک های اقتصادی می انجامد (آسموگلو، جانسون، و رابینسون، 2001). در گروه دوم می توان دفاع از حقوق مالکیت، حاکمیت قانون، سهولت دسترسی به اعتبار و غیره را نام برد. با در نظر گرفتن این دو گروه، میتوان عوامل مؤثر بر کارافرینی را برای ایجاد محیط مناسب برای رشد و همچنین متغیرهای کارافرینی بلند مدت که امکان تداوم این رشد را در طول زمان میسر می کند، تعیین نمود. در خصوص اولین گروه از اقدامات، نوآوری و فضای اجتماعی به عنوان دو متغیر در نظر گرفته شده اند. در مورد گروه دوم، نهادها به عنوان متغیر مدنظر قرار می گیرند. شومپیتر (1947) در خصوص رابطه بین نوآوری و کارآفرینی در فرآیند رشد اقتصادی، نقش مهم نوآوری ها و کارآفرین را مورد تاکید قرار می دهد. دراکر (1998)، اهمیت نوآوری در فعالیت های تجاری را مورد تاکید قرار داده و خاطرنشان می کند که نوآوری ها در مرکز فعالیت های کارآفرینانه هستند، زیرا کارآفرینان مسئول معرفی نوآوری ها در فرآیند تولید می باشند. از اینرو لازم به ذکر است که به دلیل ورود نوآوری ها در فعالیت های کارآفرینی، سایر کارآفرینان می توانند به توسعه فعالیت های خود و حتی ارائه نوآوری های بیشتر ترغیب شوند (باقری، میچلمور، بامیاتزی و نیکولوپولوس، 2019). فضای اجتماعی دومین متغیری است که در این گروه مورد توجه قرار می گیرد. این مفهوم توسط شومپیتر (1934) جهت اشاره به محیط اجتماعی، اقتصادی و نهادی ارائه شد که در آن کارآفرین یا رشد می کند یا قصد دارد فعالیت خود را در پیش بگیرد. در صورتیکه فضای اجتماعی مناسب باشد، عوامل اقتصادی برای توسعه یک فعالیت تجاری که از تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی برخوردار است، تحریک می شوند (گالیندو و مندز، 2014).
Factors that enhance entrepreneurship and economic growth: The crisis suffered by the countries at the end of the last decade has led to the emergence of several studies that attempt to determine the variables that foster economic growth in order to maintain or increase welfare. According to researchers, entrepreneurship is one of the key factors that promote economic growth. In general terms, it is necessary that people use their funds to create and develop new firms and set up businesses while assuming the inevitable risks in this process (Audretsch&Keilbach, 2004a; Audretsch, Keilbach, & Lehmann, 2006; Castaño-Martínez, Méndez-Picazo, & Galindo-Martín, 2015; Wilson, Wright, &Kacer, 2018). Given these circumstances, we will have two groups of measures once the relationship between entrepreneurship and economic growth is established (Galindo-Martín et al., 2020; Nissan, Galindo Martín, & Méndez Picazo, 2011; Rodrik, 2005). The first group includes measures creating an adequate environment in order to exploit the yields and the positive effects derived from the investment process. Different variables can be contemplated: innovations, tax policy, credit policy, etc. The second group includes measures sustaining economic growth, which implies the creation of appropriate institutions, the essential purpose of which is to promote market activity that mitigates or eliminates economic shocks (Acemoglu, Johnson, & Robinson, 2001). In this second area, we could include defending property rights, the rule of law, the ease of access to credit, etc. Considering these two groups, it is possible to determine the factors that would act on entrepreneurship to generate the right environment for growth, as well as those variables for long-term entrepreneurship that would allow such growth to be sustained over time. Regarding the first group of measures, innovations and the social climate are the two variables that would be considered. Regarding the second group, institutions would be the variable to consider. With regards to the relationship between innovations and entrepreneurship, Schumpeter (1947) emphasizes the essential role that innovations and the entrepreneur play in the process of economic growth. The importance of innovations in business activity is highlighted by Drucker (1998), who points out that innovations are at the heart of entrepreneurial activity since entrepreneurs are responsible for introducing innovations into the production process. In this sense, we must also bear in mind that, thanks to the introduction of innovations into entrepreneurial activity, other entrepreneurs could be encouraged to develop their activity and even to introduce more innovations (Bagheri, Mitchelmore, Bamiatzi, & Nikolopoulos, 2019). The social climate is the second variable to consider in this group. This concept was introduced by Schumpeter (1934) to refer to the sociological, economic and institutional environment in which the entrepreneur develops or wants to carry out his activity. If the social climate is adequate, economic agents would be stimulated to develop a business activity, which would have a positive impact on economic growth (Galindo & Méndez, 2014).
محتوی بسته دانلودی:
PDF مقاله انگلیسی ورد (WORD) ترجمه مقاله به صورت کاملا مرتب (ترجمه شکل ها و جداول به صورت کاملا مرتب)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.