دانلود پروپوزال تاثیر حاکمیت شرکتی و مدیریت سود بر کیفیت سود

حاکمیت شرکتی به مجموعه ای از قوانین، رویه ها و ساختارها اطلاق می شود که نحوه اداره یک شرکت را تعیین می کند. این شامل روابط بین سهامداران، هیئت مدیره و مدیران می شود. مدیریت سود به مجموعه ای از اقداماتی اطلاق می شود که توسط مدیران برای دستکاری در سود گزارش شده شرکت انجام می شود تا تصویری مطلوب تر از عملکرد مالی شرکت ارائه دهد.

کیفیت سود به این معناست که تا چه حد سود گزارش شده شرکت اطلاعات دقیق و قابل اعتمادی در مورد عملکرد مالی واقعی شرکت ارائه می دهد. سود با کیفیت بالا سود واقعی و پایدار است که در طول زمان قابل اتکا است. سود با کیفیت پایین سود دستکاری شده ای است که به طور دقیق عملکرد مالی واقعی شرکت را منعکس نمی کند.

این پروپوزال در قالب فایل ورد (WORD) قابل ویرایش و PDF تهیه شده و در ادامه نیز تصویر مربوط به یکی از صفحات آن قرار داده شده است:

رابطه پیچیده ای بین حاکمیت شرکتی، مدیریت سود و کیفیت سود وجود دارد. از یک طرف، حاکمیت شرکتی قوی می تواند به کاهش مدیریت سود و افزایش کیفیت سود کمک کند. این امر به این دلیل است که حاکمیت شرکتی قوی نظارت و پاسخگویی مدیران را افزایش می دهد و از دستکاری در سود گزارش شده آنها جلوگیری می کند. از سوی دیگر، مدیریت سود می تواند کیفیت حاکمیت شرکتی را ضعیف کند. این امر به این دلیل است که مدیریت سود می تواند به تضاد منافع بین مدیران و سهامداران منجر شود و اعتماد بین این دو گروه را از بین ببرد. به طور کلی، شواهد نشان می دهد که رابطه بین حاکمیت شرکتی، مدیریت سود و کیفیت سود منفی است. این بدان معناست که حاکمیت شرکتی قوی با کیفیت سود بالاتر و مدیریت سود کمتر مرتبط است.

در اینجا برخی از مکانیسم هایی که از طریق آنها حاکمیت شرکتی می تواند بر کیفیت سود تأثیر بگذارد، آورده شده است:

• نظارت هیئت مدیره: هیئت مدیره مسئول نظارت بر فعالیت های مدیران و اطمینان از اینکه آنها در راستای منافع بهترین سهامداران عمل می کنند. هیئت مدیره قوی می تواند به جلوگیری از مدیریت سود توسط مدیران کمک کند.
• ساختارهای مالکیت: ساختارهای مالکیت متمرکز، مانند زمانی که یک یا چند سهامدار بزرگ درصد قابل توجهی از سهام شرکت را در اختیار داشته باشند، می تواند به حاکمیت شرکتی قوی تر منجر شود. این امر به این دلیل است که سهامداران بزرگ انگیزه بیشتری برای نظارت بر مدیران و اطمینان از عمل آنها در راستای منافع بهترین شرکت دارند.
• مکانیسم های جبران خسارت: مکانیسم های جبران خسارت مدیران باید به گونه ای طراحی شود که آنها را به کسب سود بلندمدت شرکت تشویق کند تا به جای دستکاری در سود کوتاه مدت. به عنوان مثال، برنامه های جبران خسارت مبتنی بر سهام می تواند مدیران را با عملکرد بلندمدت قیمت سهام شرکت همسو کند.

در ادامه برخی از اقداماتی که مدیران می توانند برای مدیریت سود انجام دهند، آورده شده است:

• ذخیره گیری: این شامل به تعویق انداختن درآمد یا هزینه ها تا یک دوره گزارشگری خاص برای دستیابی به اهداف سود خاص است.
• ترازنامه: این شامل دستکاری در اقلام ترازنامه، مانند افزایش ذخایر یا کاهش دارایی ها، برای افزایش یا کاهش سود گزارش شده است.
• انتخاب روش های حسابداری: مدیران می توانند از بین روش های حسابداری مختلف برای گزارش سود انتخاب کنند و روشی را انتخاب کنند که سود گزارش شده را به حداکثر برساند.

مدیریت سود می تواند پیامدهای منفی متعددی برای شرکت ها، سرمایه گذاران و اقتصاد به طور کلی داشته باشد. این می تواند به گمراه کردن سرمایه گذاران در مورد عملکرد واقعی مالی شرکت ها، منجر به تصمیمات سرمایه گذاری ضعیف و کاهش کارایی بازار سرمایه شود. علاوه بر این، مدیریت سود می تواند به رسوایی های حسابداری منجر شود که می تواند به اعتماد به نفس سرمایه گذار و ثبات بازار آسیب برساند.